Pt

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁶⁷"


رفتم جلو که هیون با دیدن من با چشم غره ای برگشت سر جاش...
پسره ی رو مخ! اون کیس مارو خراب کرده حالا عش..وه هم میاد! مشکلش با من چیه؟!
به جهنم، قیافه اش کلا رو مخه برام!

آرا رو مبل سه نفره نشسته بود و خب منم اول اونجا نشسته بودم...
پس رفتم سر جام که درست کنارش بود نشستم، یهو میخ شده برگشت به صورتم نگاه کرد و من انگار نه انگار نگاهی بهش کردم...

تو این جمع همه به جز مادر جون‌سو میدونن که من و آرا باهم تو را..بطه ایم!
جون‌سو کنار هیون نشست و حالا تصویر دوتا رو مخ رو مشاهده میکردم...
مادر جون‌سو اومد...

و وقتی من و آرا رو کنار هم دید چشمهاش به وضوح گرد شد!
یه نگاه سوالی به هیون و جون‌سو انداخت و نشست.
م.ج: عامم چیزه چای هاتون سرد شد... من برم عوضش کنم.

کوک: _ممنون نمیخواد!
یهو با خودم فکر کردم وروجک کجاست؟! جی‌یونگ رو امروز ندیدم...
کوک: _جی‌یونگ کجاست؟!
م.ج: جی‌یونگ با باباش رفته به خرید... مادر و پدر آرا هم رفتن شام دونفره...

چشمام گرد شد و خندیدم: _شام دو نفره؟!
آرا خجالت زده تشر زد:
آرا: +زن عمو عامم بهتره در مورد این مسائل حزف نزنیم!
مادر جون‌سو خندید و سر تکون داد.
بحث رو عوض کردم و گفتم:

کوک: _حیف شد که وروجک نیستش!
م.ج: الاناس که پیداشون بشه فکر...
اومد ادامه بده که صدای زنگ در بلند شد.
م.ج: وای اومدن (با لبخند)
تا مادر جون سو پاشد آرا بی توجه به هیون و جون‌سو تشر زد:
آرا: +آقای محترم میشه برید اون ور تررر؟!
دیدگاه ها (۵۵)

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁶⁶"عصبیم کرده بود و داشت روی مخم راه می‌رفت....

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁶⁵"کوک: _آره... تو بخند من قهقهه بزنم. تو گر...

قلدر مدرسه ( پارت ۲۵ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط