دلم فریاد می خواهد!
دلم فریاد میخواهد!
درد به مغز استخوانم رسیده و سکوت دیگر درمان نیست
دلم فریاد میخواهد ؛ آنقدر عمیق که انتهای گلویم از شدت فریاد زدنِ حرف های ناگفته ترک بردارد
مدت های طولانی خاموش بودم و به تمام دل شکستن های بی رحمانه ی آدمها بی اهمیت ماندم ؛ اما حالا می خواهم به تقاص تکه های شکسته شده ی قلبم فریاد بزنم ؛ فریادهای بی سر و که گوش فلک را هم کر کند
نیمه شب ؛ وای از نیمه شب های تنهایی که بغض بی رحمانه ای به انتهای گلویت میرسد و گریبان گیر میشود ؛ درد ناشناخته ی دیگری به نام دلتنگی هم به مرحله ی هشدار میرسد و تو میان تنهایی هایت چاره ای جز باریدن و آزار دادن چشم هایت نداری
دیوانگی ؛ دلشکستگی ؛ ویرانی ؛ دلتنگی!...
مرا خلاصه کن در تمامی کلمات دردناکی که میشناسی!
من...
مدت هاست ویرانم
مدت هاست که در خود شکسته ام
و تمامی این دردها پایانی جز مرگ ندارد :)!...
#کاف_علیزاده
_با فاصله ای امن که آسیب نبینی
بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش
پ.ن : مزخرف میگم چون دلم میخاد حرف بزنم اما نمیدونم چی باید بگم
توجه نکنید...
#شاید_موقت
درد به مغز استخوانم رسیده و سکوت دیگر درمان نیست
دلم فریاد میخواهد ؛ آنقدر عمیق که انتهای گلویم از شدت فریاد زدنِ حرف های ناگفته ترک بردارد
مدت های طولانی خاموش بودم و به تمام دل شکستن های بی رحمانه ی آدمها بی اهمیت ماندم ؛ اما حالا می خواهم به تقاص تکه های شکسته شده ی قلبم فریاد بزنم ؛ فریادهای بی سر و که گوش فلک را هم کر کند
نیمه شب ؛ وای از نیمه شب های تنهایی که بغض بی رحمانه ای به انتهای گلویت میرسد و گریبان گیر میشود ؛ درد ناشناخته ی دیگری به نام دلتنگی هم به مرحله ی هشدار میرسد و تو میان تنهایی هایت چاره ای جز باریدن و آزار دادن چشم هایت نداری
دیوانگی ؛ دلشکستگی ؛ ویرانی ؛ دلتنگی!...
مرا خلاصه کن در تمامی کلمات دردناکی که میشناسی!
من...
مدت هاست ویرانم
مدت هاست که در خود شکسته ام
و تمامی این دردها پایانی جز مرگ ندارد :)!...
#کاف_علیزاده
_با فاصله ای امن که آسیب نبینی
بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش
پ.ن : مزخرف میگم چون دلم میخاد حرف بزنم اما نمیدونم چی باید بگم
توجه نکنید...
#شاید_موقت
۲۹.۵k
۲۸ فروردین ۱۴۰۱