Part11
#Part11
گجا بریم که رستوران باز باشه ؟جایی میشناسی من خیلی از بیرون سفارش نمیدم
- نه نمیشناسم فقط یه چیز لذیذ میخوام که کامل سیرم کنه ...
بعدم من از شهرتان اومدم جایی بلد نیستم
- باشه فقط یه چیز مقوی بردار از بدنت خون رفته به چیزای مقوی نیاز داری مثلا سوپ باشه؟
- باشه باشه میخورم .
- فقط یه سوال
- بپرس
- تو میدونستی که بیماری قلبی داری ؟
- چی ؟
وای وای آره!
الان توهم میدونی ؟
- خب آره دیگه معاینت که کردم متوجه شدم
- یاشار چی؟
- نه بهش نگفتم فک کنم نگم هم بهتره !
- آره نگید بهتره !
- خب سرمت هم تموم شد بریم ؟
- بریم
- کمک نمیخوای ؟
- نه ممنون
نشستیم توی ماشین که با احتیاط و آرامش رانندگی کرد.
سهیل خیلی خوب بود
مهربون بود
صداش زدم :
-سهیل ؟
برگشت با لبخندی ملیح نیم نگاهی بهم انداخت و به رانندگی ش ادامه داد .
- جانم ؟
منم لبخند تشکر آمیزی زدم :
- تو ...
برعکس پسر عموت خیلی مهربون و پاک و باشخصیت و....کلا خیلی آدم خوبی هستید!
گجا بریم که رستوران باز باشه ؟جایی میشناسی من خیلی از بیرون سفارش نمیدم
- نه نمیشناسم فقط یه چیز لذیذ میخوام که کامل سیرم کنه ...
بعدم من از شهرتان اومدم جایی بلد نیستم
- باشه فقط یه چیز مقوی بردار از بدنت خون رفته به چیزای مقوی نیاز داری مثلا سوپ باشه؟
- باشه باشه میخورم .
- فقط یه سوال
- بپرس
- تو میدونستی که بیماری قلبی داری ؟
- چی ؟
وای وای آره!
الان توهم میدونی ؟
- خب آره دیگه معاینت که کردم متوجه شدم
- یاشار چی؟
- نه بهش نگفتم فک کنم نگم هم بهتره !
- آره نگید بهتره !
- خب سرمت هم تموم شد بریم ؟
- بریم
- کمک نمیخوای ؟
- نه ممنون
نشستیم توی ماشین که با احتیاط و آرامش رانندگی کرد.
سهیل خیلی خوب بود
مهربون بود
صداش زدم :
-سهیل ؟
برگشت با لبخندی ملیح نیم نگاهی بهم انداخت و به رانندگی ش ادامه داد .
- جانم ؟
منم لبخند تشکر آمیزی زدم :
- تو ...
برعکس پسر عموت خیلی مهربون و پاک و باشخصیت و....کلا خیلی آدم خوبی هستید!
۲.۸k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.