گرگ و میش 13
گرگ و میش 13
_فهمیدن که ات پیش اونا نیست (بچها توی فیک جیمین از راه دور هم میتونه ذهن ادمارو بخونه) نامجون وایستا ات برو پیش لیسا و همراه اون به خونش برو خودم بعدش میام دنبالت
+باشه
لیسا:ات زود باش
+امدم
سوار ماشین شدم و همراه لیسا به خونش رفتم چند روز گذشت همچنان توی خونه لیسا بودم. که دیدم لیسا گلدون رو انداخت سریع سمتش رفتم که ببینم چی دیده(لیسا اینده رو میبینه)
که گفت یه برگه و یه قلم بهش بدم سریع یه نقشی کشید نقاشیش برام اشنا بود اره درسته سالن ورزش مدرسه قبلیم بود اما چرا لیسا این تصویر رو دیده؟
لیسا :من میرم بیرون تو نمیایی؟
+نه حوصلهی بیرون امدن ندارم
لیسا:هر جور خودت راحتی پس من رفتم
+باشه بای🖖
نشسته بودم که مامانم زنگ زد جواب دادم اما صدایی نمی شنیدم که یک دفعه صدای همون پسره بود که می یه ادرس دادو گفت که زود برم اونجا اما من قبول نکردم بعد صدای مامانم رو شنیدم که صدام میزد
لعنتی چرا مامانم رو گرفتن
سریع به اون ادرس رفتم درسته بود همون سالن ورزش بود
_فهمیدن که ات پیش اونا نیست (بچها توی فیک جیمین از راه دور هم میتونه ذهن ادمارو بخونه) نامجون وایستا ات برو پیش لیسا و همراه اون به خونش برو خودم بعدش میام دنبالت
+باشه
لیسا:ات زود باش
+امدم
سوار ماشین شدم و همراه لیسا به خونش رفتم چند روز گذشت همچنان توی خونه لیسا بودم. که دیدم لیسا گلدون رو انداخت سریع سمتش رفتم که ببینم چی دیده(لیسا اینده رو میبینه)
که گفت یه برگه و یه قلم بهش بدم سریع یه نقشی کشید نقاشیش برام اشنا بود اره درسته سالن ورزش مدرسه قبلیم بود اما چرا لیسا این تصویر رو دیده؟
لیسا :من میرم بیرون تو نمیایی؟
+نه حوصلهی بیرون امدن ندارم
لیسا:هر جور خودت راحتی پس من رفتم
+باشه بای🖖
نشسته بودم که مامانم زنگ زد جواب دادم اما صدایی نمی شنیدم که یک دفعه صدای همون پسره بود که می یه ادرس دادو گفت که زود برم اونجا اما من قبول نکردم بعد صدای مامانم رو شنیدم که صدام میزد
لعنتی چرا مامانم رو گرفتن
سریع به اون ادرس رفتم درسته بود همون سالن ورزش بود
۶.۳k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.