می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد

می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد 

در دایره حضورش تو را به من نشان دهد 

می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم 

هر وقت دلم هوای تو را کرد 

عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند 

می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم 

که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند 

دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد

می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند

پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند

عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند . . .



ll
دیدگاه ها (۱)

این تصویر متحرک است نفسم از دل شب تا به سحر بـوی تو داشتتنِ ...

مهربانی کن...مهربانی ساده است، ساده تر از آنچه فکرش را بکنی ...

بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود...

تأثیر چشم های تـو بیش از حد است ٬ نیست؟آنقدرها  زیاده روی هـ...

خدا توبه کنندگان را دوست دارد

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط