خب اومدم با یک وانشات تک پارتی از هوبی
خب اومدم با یک وانشات تک پارتی از هوبی
_________________________________________
تو با دوستت جدیدا دعوات شده بود و فردا هم با جیهوب قرار داشتی* مکالمه دوست ا.ت
(اینجا اسم دوستش سوجینه )
سوجین.... تو چرا همیشه انقدر به من بیتوجهی میکنی حتی نشده یه بار بگی با هم برگردیم خونه
ا.ت... خب سرم شلوغه و غیر شلوغ بودن وقتم شاید دوست نداشته باشم دلیل بیارم
سوجین..... اصلا به من چه ولی دقت کردی که وقتی منو میخوای برای مساله ای میای سمتم فقط ؟ منو فقط یه خدمت کار میدونی
ا.ت .. باشه اقا باشه من با جیهوب قرار میزارم وقتم پره نمیتونم باهات باشم فقط دست از سرم بردار داری دیوونم میکنی
سوجین... جیهوب کیه؟
به تو ربطی نداره فقط خفه شو (با داد و گریه)
ا.ت
ا.ت
ا.ت.. منو ببخش من واقعا نمیدونستم
ا.ت.. عمرا نمیبخشمت تو یه هیولایی که فقط حالمو بدتر میکنی
سوجین... ازت خواهش میکنم ا.ت من واقعا نمیدونستم ای کاش زود تر میگفتی .. منو ببخش میدونم احمقم
تو از اونجا با گریه شدید دویدی بیرون
* فردا سر قرار*
تو خیلی تو فکر بودی و همش به یه جا خیره بودی
جیهوب ... ا.ت چیزی شده از موقعی که اومدی حرف نزدی .. از چیزی ناراحتی ؟ اگر ناراحتی بهم بگو شاید بتونم کمکت کنم
ا.ت .. نه بیب چیزیم نیست یکم خسته ام
یک ساعت گذشت و تو حرفی نزدی انگا روزه سکوت گرفته بودی همش به دوستت فکر میکردی به حرفای درد ناکش و یک هو گریه ت گرفت
ا.ت... هق هق
جیهوب ... بیبی چیشده ترخدا بهم بگو .. ام ام گریه نکن قول میدم کمکت کنم .. با کسی دعوات شده؟
ا.ت .. جیهوب به دادم برس دارم روانی میشم اره با دوستم دعوام شده دیگه دووم نمیارم
تو همه چی رو براش گفتی
جیهوب... بیبی ای کاش زود تر میگفتی له نظرم برو باهاش حرف بزن شاید درکت کرد
تو قبول کردی و تو بغلش فرو رفتی و از شدت خستگی خوابت برد
*فردا*
از پیش هوبی رفتیو تصمیم گرفتی بری پیش دوستت
ا.ت... سلام سوجین بیا کافی شاپ همیشگی
تا اومد حرف بزنه تلفون و قطع کردی
رفتین کافی شاپ
ا.ت.. خب میدونی من واقعا نفهمیدم چی گفتم واقعا حالم بد بود اون روز من ببخش من واقعا نباید این کارو میکردم
سوجین... نه تو منو ببخش
همو بغل کردین و آشتی کردین
_________________________________________
تو با دوستت جدیدا دعوات شده بود و فردا هم با جیهوب قرار داشتی* مکالمه دوست ا.ت
(اینجا اسم دوستش سوجینه )
سوجین.... تو چرا همیشه انقدر به من بیتوجهی میکنی حتی نشده یه بار بگی با هم برگردیم خونه
ا.ت... خب سرم شلوغه و غیر شلوغ بودن وقتم شاید دوست نداشته باشم دلیل بیارم
سوجین..... اصلا به من چه ولی دقت کردی که وقتی منو میخوای برای مساله ای میای سمتم فقط ؟ منو فقط یه خدمت کار میدونی
ا.ت .. باشه اقا باشه من با جیهوب قرار میزارم وقتم پره نمیتونم باهات باشم فقط دست از سرم بردار داری دیوونم میکنی
سوجین... جیهوب کیه؟
به تو ربطی نداره فقط خفه شو (با داد و گریه)
ا.ت
ا.ت
ا.ت.. منو ببخش من واقعا نمیدونستم
ا.ت.. عمرا نمیبخشمت تو یه هیولایی که فقط حالمو بدتر میکنی
سوجین... ازت خواهش میکنم ا.ت من واقعا نمیدونستم ای کاش زود تر میگفتی .. منو ببخش میدونم احمقم
تو از اونجا با گریه شدید دویدی بیرون
* فردا سر قرار*
تو خیلی تو فکر بودی و همش به یه جا خیره بودی
جیهوب ... ا.ت چیزی شده از موقعی که اومدی حرف نزدی .. از چیزی ناراحتی ؟ اگر ناراحتی بهم بگو شاید بتونم کمکت کنم
ا.ت .. نه بیب چیزیم نیست یکم خسته ام
یک ساعت گذشت و تو حرفی نزدی انگا روزه سکوت گرفته بودی همش به دوستت فکر میکردی به حرفای درد ناکش و یک هو گریه ت گرفت
ا.ت... هق هق
جیهوب ... بیبی چیشده ترخدا بهم بگو .. ام ام گریه نکن قول میدم کمکت کنم .. با کسی دعوات شده؟
ا.ت .. جیهوب به دادم برس دارم روانی میشم اره با دوستم دعوام شده دیگه دووم نمیارم
تو همه چی رو براش گفتی
جیهوب... بیبی ای کاش زود تر میگفتی له نظرم برو باهاش حرف بزن شاید درکت کرد
تو قبول کردی و تو بغلش فرو رفتی و از شدت خستگی خوابت برد
*فردا*
از پیش هوبی رفتیو تصمیم گرفتی بری پیش دوستت
ا.ت... سلام سوجین بیا کافی شاپ همیشگی
تا اومد حرف بزنه تلفون و قطع کردی
رفتین کافی شاپ
ا.ت.. خب میدونی من واقعا نفهمیدم چی گفتم واقعا حالم بد بود اون روز من ببخش من واقعا نباید این کارو میکردم
سوجین... نه تو منو ببخش
همو بغل کردین و آشتی کردین
۳۳.۲k
۳۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.