+خب داشتی میگفتی
+خب داشتی میگفتی
"چیزه.....ببخشید خبر نداشتم شمایید
~توقع داری باور کنیم (ترسناک)
یهو دیدم یونا بلند شد با چوبی که دستش بود بازی میکرد به سوا گفت
~تو برو کنار
+تو اینو بزن من دوستشو
*بچه ها ات و یونا به زبان فرانسوی مسلطن بخاطر کار پدراشون اینجا به فرانسوی حرف میزنن
~خب دوستش کاری نکرده وگرنه اونم له میکردم
+خب بزار کیف کنیم
~باشه پس
*الان کره ای حرف میزنن
~شما دوتا
=با کیه؟(اروم)
~با خودتونم اینجا چیکار میکنید؟
_هیچی....اومدیم ببینیم چیکار میکنید
~اوکی.......بریم سر اصل مطلب کجا بودم؟
+میخواستین بزنیمشون
~اها پس شروع
ویو کوک
یهو دیدم یونا یه چوب پرت کرپ سمت سوا و سوا هم شروع کرد به زدن از حق نگذریم خیلی خفن شدن و قدرت دستشون زیاد بود
=بخاطر همین از یونا خوشم میاد
_معلومه خوب شد حالا نمیشنوه اینقدر صداعه
"چیزه.....ببخشید خبر نداشتم شمایید
~توقع داری باور کنیم (ترسناک)
یهو دیدم یونا بلند شد با چوبی که دستش بود بازی میکرد به سوا گفت
~تو برو کنار
+تو اینو بزن من دوستشو
*بچه ها ات و یونا به زبان فرانسوی مسلطن بخاطر کار پدراشون اینجا به فرانسوی حرف میزنن
~خب دوستش کاری نکرده وگرنه اونم له میکردم
+خب بزار کیف کنیم
~باشه پس
*الان کره ای حرف میزنن
~شما دوتا
=با کیه؟(اروم)
~با خودتونم اینجا چیکار میکنید؟
_هیچی....اومدیم ببینیم چیکار میکنید
~اوکی.......بریم سر اصل مطلب کجا بودم؟
+میخواستین بزنیمشون
~اها پس شروع
ویو کوک
یهو دیدم یونا یه چوب پرت کرپ سمت سوا و سوا هم شروع کرد به زدن از حق نگذریم خیلی خفن شدن و قدرت دستشون زیاد بود
=بخاطر همین از یونا خوشم میاد
_معلومه خوب شد حالا نمیشنوه اینقدر صداعه
۶.۴k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.