ا.ت:تروخدا ولم نکن
ا.ت:تروخدا ولم نکن
جین:باشه نترس(خنده)
میسو:وای چقدر به هم میآید
ا.ت با این حرفم از خجالت
سرخ شد اما از قیافه ی بابا معلوم
بود خوشش اومده
(چند مین بعد)
از چرخ و فلک پیاده شدیم و رفتیم
کلی بازی کردیم ولی بعد از چند ساعت
خیلی خسته شدیم و برگشتیم خونه
(ویو جین)
وقتی برگشتیم خونه ا.ت
مستقیم رفت تو
اتاقش و خوابید میسو
هم چون خیلی خوابش میومد
رفت تو اتاقش خوابید
من هم از اونجایی که خوابم نمیومد
رفتم رو مبل نشستم و تلویزیون
رو روشن کردم و زدم کانال
مورده علاقم
(یک ساعت بعد)
فیلم تموم شد برای همین
رفتم تو اتاق کارم تا یکم از کار
ها رو انجام بدم
(ویو ا.ت)
بیدار شدم و رفتم پایین که
دیدم هیچ کس نیست برای همین
روی مبل نشستم و شروع کردم
با گوشی ور رفتن که
دیدم میسو هم اومد پایین
ا.ت:آه بیدار شدی؟(نه روحشه یاع یاع یاع🗿)
میسو:اوهوم
ا.ت:میخوای با هم فیلم ببینیم
میسو:ارههه(خوشحال)
اومد کنارم نشست منم گوشیم
رو به تلویزیون وصل کردم و...
شرط:
۱۷ لایک
۱۰ کامنت
جین:باشه نترس(خنده)
میسو:وای چقدر به هم میآید
ا.ت با این حرفم از خجالت
سرخ شد اما از قیافه ی بابا معلوم
بود خوشش اومده
(چند مین بعد)
از چرخ و فلک پیاده شدیم و رفتیم
کلی بازی کردیم ولی بعد از چند ساعت
خیلی خسته شدیم و برگشتیم خونه
(ویو جین)
وقتی برگشتیم خونه ا.ت
مستقیم رفت تو
اتاقش و خوابید میسو
هم چون خیلی خوابش میومد
رفت تو اتاقش خوابید
من هم از اونجایی که خوابم نمیومد
رفتم رو مبل نشستم و تلویزیون
رو روشن کردم و زدم کانال
مورده علاقم
(یک ساعت بعد)
فیلم تموم شد برای همین
رفتم تو اتاق کارم تا یکم از کار
ها رو انجام بدم
(ویو ا.ت)
بیدار شدم و رفتم پایین که
دیدم هیچ کس نیست برای همین
روی مبل نشستم و شروع کردم
با گوشی ور رفتن که
دیدم میسو هم اومد پایین
ا.ت:آه بیدار شدی؟(نه روحشه یاع یاع یاع🗿)
میسو:اوهوم
ا.ت:میخوای با هم فیلم ببینیم
میسو:ارههه(خوشحال)
اومد کنارم نشست منم گوشیم
رو به تلویزیون وصل کردم و...
شرط:
۱۷ لایک
۱۰ کامنت
۱۴.۲k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.