خب از اونجای که این ادامه داره پس اسمش رو میزاریم فیک ...
خب از اونجای که این ادامه داره پس اسمش رو میزاریم فیک ...عاا فیک مافیای خشن من 🥲🫀
خب پارت ۴
توی افکارم فرو رفته بودم که ... با صدای مجری اون برنامه به خودم اومدم و اون شروع به صحبت کرد وایسا اونکه جینه!
جین : خوش اومدین مافیا های قدرتمند .. امروز مجری نتونستن تشریف بیارن پس من جاشون اومدم ...
خب بریم سر اصل مطلب ... فکر میکنم همه بدونن برای چی اینجا جمع شدیم ...ما میخوایم بهترین مافیای امسال رو براتون معرفی کنیم ...خب اون کسی نیست جز ... مین یونگی ( اسم یونگی رو تقریبا انقدری بلندگفت که بقیه گوش هاشون رو گرفتن )
ویو یونگی : داشتم به حرفای ا.ت فکر میکردم و تو حال خودم بودم که جین بلند منو صدا کرد برگشتم سمت منبع صدا و خیلی سریع همه چی رو فهمیدم ... من دوباره بهترین مافیای سال شدم اولش خوشحال شدم ولی بعدش کلی ناراحت شدم چون وقتی بهترین میشی و میری که جایزه ات رو بگیری و ... تمام کارهایی که تو این یک سال کردی رو میگن و نام میبرند و با نفر قبلی یا همون دومین آدمی که خفن بوده مقایسه میکنن من همیشه از کار خوشم میومد چون احساس قدرت بهم میداد ولی الان همین جوری ا.ت ناراحته این طوری بدتر میشههه و ازم وحشت میکنه ..که با حرف جین به خودم اومدم
جین : آقای مین یونگی تشریف نمیارید؟!🤨
یونگی : اوه ...الان میام و رفتم رو صحنه
جین : تبریک آقای مین ... خب بفرمایید جایزه اتون و کارهایی که تو این یک سال انجام دادید ... قتل ۶۵۷ نفر که نفر قبلی شما فقط ۳۰۴ نفر رو کشتن و دزدین میلیون ها دلار از بانک که نفر قبل از شما فقط ۷۰۰ هزار دلار دزدین و هک کردن ۵۰۶ سایت معروف و بزرگ و بالا کشیدن پولاشون که نفر قبل از شما فقط ۵۹ سایت هک کردن ... و شکنجه کردن ۷۰۳ نفر که نفر قبل خیلی نزدیک بودن و ۶۸۹ نفر رو شکنجه کردن تهدید کردن ۴۳۲ نفر که نفر قبلی شما ۲۹۵ نفر بودن و ...... ( کلی چیز میگه)
ا.ت : ق...قتل؟ دزدین... میلیون ها ... دلار؟ ه...هک کردن و بالا ک...کشیدن پو...ل هاشون؟ش..شکنجه ؟ ( همه رو با لکنت میگه و داره از ترس سکته میکنه )
فلش بک به ۱۵ دقیقه بعد :
جین : خب و در اخر هم کشتن ۳۴۲ نفر از کسانی که از دستوراتت سرپیچی کردن و بهت گوش ندادن و سعی کردن چه جسمی و روحی بهت صدمه بزنن...
ا.ت : چ...چی؟ امکان ...نداره ! اون ج...جوری م...منم ... می...میکشه ..!!( ترس فراوان)
ویو یونگی : در طی تموم حرفای جین چشمم فقط به ا.ت بود که داشتم ترس رو تو چشماش میدیم و بعدش سریع از صحنه دور شد ... داشت از مهمونی خارج میشد ...اومدم برم دنبالش که ...
مایل به حمایت بیب ¿
خب پارت ۴
توی افکارم فرو رفته بودم که ... با صدای مجری اون برنامه به خودم اومدم و اون شروع به صحبت کرد وایسا اونکه جینه!
جین : خوش اومدین مافیا های قدرتمند .. امروز مجری نتونستن تشریف بیارن پس من جاشون اومدم ...
خب بریم سر اصل مطلب ... فکر میکنم همه بدونن برای چی اینجا جمع شدیم ...ما میخوایم بهترین مافیای امسال رو براتون معرفی کنیم ...خب اون کسی نیست جز ... مین یونگی ( اسم یونگی رو تقریبا انقدری بلندگفت که بقیه گوش هاشون رو گرفتن )
ویو یونگی : داشتم به حرفای ا.ت فکر میکردم و تو حال خودم بودم که جین بلند منو صدا کرد برگشتم سمت منبع صدا و خیلی سریع همه چی رو فهمیدم ... من دوباره بهترین مافیای سال شدم اولش خوشحال شدم ولی بعدش کلی ناراحت شدم چون وقتی بهترین میشی و میری که جایزه ات رو بگیری و ... تمام کارهایی که تو این یک سال کردی رو میگن و نام میبرند و با نفر قبلی یا همون دومین آدمی که خفن بوده مقایسه میکنن من همیشه از کار خوشم میومد چون احساس قدرت بهم میداد ولی الان همین جوری ا.ت ناراحته این طوری بدتر میشههه و ازم وحشت میکنه ..که با حرف جین به خودم اومدم
جین : آقای مین یونگی تشریف نمیارید؟!🤨
یونگی : اوه ...الان میام و رفتم رو صحنه
جین : تبریک آقای مین ... خب بفرمایید جایزه اتون و کارهایی که تو این یک سال انجام دادید ... قتل ۶۵۷ نفر که نفر قبلی شما فقط ۳۰۴ نفر رو کشتن و دزدین میلیون ها دلار از بانک که نفر قبل از شما فقط ۷۰۰ هزار دلار دزدین و هک کردن ۵۰۶ سایت معروف و بزرگ و بالا کشیدن پولاشون که نفر قبل از شما فقط ۵۹ سایت هک کردن ... و شکنجه کردن ۷۰۳ نفر که نفر قبل خیلی نزدیک بودن و ۶۸۹ نفر رو شکنجه کردن تهدید کردن ۴۳۲ نفر که نفر قبلی شما ۲۹۵ نفر بودن و ...... ( کلی چیز میگه)
ا.ت : ق...قتل؟ دزدین... میلیون ها ... دلار؟ ه...هک کردن و بالا ک...کشیدن پو...ل هاشون؟ش..شکنجه ؟ ( همه رو با لکنت میگه و داره از ترس سکته میکنه )
فلش بک به ۱۵ دقیقه بعد :
جین : خب و در اخر هم کشتن ۳۴۲ نفر از کسانی که از دستوراتت سرپیچی کردن و بهت گوش ندادن و سعی کردن چه جسمی و روحی بهت صدمه بزنن...
ا.ت : چ...چی؟ امکان ...نداره ! اون ج...جوری م...منم ... می...میکشه ..!!( ترس فراوان)
ویو یونگی : در طی تموم حرفای جین چشمم فقط به ا.ت بود که داشتم ترس رو تو چشماش میدیم و بعدش سریع از صحنه دور شد ... داشت از مهمونی خارج میشد ...اومدم برم دنبالش که ...
مایل به حمایت بیب ¿
۸.۵k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.