سناریو
#سناریو
وقتی با هم قهرین و تو اتفاقی میوفتی بغلشون ...
نامجون: اوه بیب حالت خوبه؟
جین : خاک ... یعنی تو یه روزم بدون من نمیتونی زندگی کنی 😏
شوگا : بعد از اینکه افتادی بغلش هولت داد اون ور و بی تفاوت رفت چون تو دعوا تو مقصر بودی ولی قبول نکردی و عذر خواهی هم نکردی ...
ا.ت : شوگا ...
شوگا: برگشت و نگات کرد و گفت: چه مرگته؟
ا.ت : ببخشید ... میشه ...این طوری نباشی ؟ قلب من تحملش رو ..نداره ...( گریه )
شوگا : اومد و بغلت کرد و گفت : ایرادی نداره بیب ... هدفم فقط این بود که یاد بگیری وقتی مقصری قبول کنی و وقتی نیستی حقتو بگیری ... (و بعدش محکم تر تو بغلش فشارت میده🥲🥲 )
جی هوپ : چیزیت که نشد بیب ؟
ا.ت : نه ...میگم جی هوپ...
جی هوپ : بله ؟
ا.ت : میشه...دیگه قهر نباشیم ؟( بغض)
جی هوپ : من که از خدامه بیبی گرلم🥲🫀
جیمین : چیشد؟
ا.ت : عااا داشتم میخوردم زمین افتادم بغلت ...
جیمین: آها...باشه ا.ت پس که نمیخوای این بازی مسخره رو تموم کنی ؟ ها؟
تهیونگ: وقتی افتادی بغلش نزاشت بری و گفت عاااح بیب نمیدونی چقدر دلتنگ این بغل بودم و چجوری لحظه شماری میکردم 🤍💜
جونگکوک: وقتی افتادی بغلش دستاش رو محکم دورت حلقه کرد و نزاشت بری و گفت : همین جا بمون که جات خوبه ..🐇🫀🤍
مایل به حمایت بیب¿
وقتی با هم قهرین و تو اتفاقی میوفتی بغلشون ...
نامجون: اوه بیب حالت خوبه؟
جین : خاک ... یعنی تو یه روزم بدون من نمیتونی زندگی کنی 😏
شوگا : بعد از اینکه افتادی بغلش هولت داد اون ور و بی تفاوت رفت چون تو دعوا تو مقصر بودی ولی قبول نکردی و عذر خواهی هم نکردی ...
ا.ت : شوگا ...
شوگا: برگشت و نگات کرد و گفت: چه مرگته؟
ا.ت : ببخشید ... میشه ...این طوری نباشی ؟ قلب من تحملش رو ..نداره ...( گریه )
شوگا : اومد و بغلت کرد و گفت : ایرادی نداره بیب ... هدفم فقط این بود که یاد بگیری وقتی مقصری قبول کنی و وقتی نیستی حقتو بگیری ... (و بعدش محکم تر تو بغلش فشارت میده🥲🥲 )
جی هوپ : چیزیت که نشد بیب ؟
ا.ت : نه ...میگم جی هوپ...
جی هوپ : بله ؟
ا.ت : میشه...دیگه قهر نباشیم ؟( بغض)
جی هوپ : من که از خدامه بیبی گرلم🥲🫀
جیمین : چیشد؟
ا.ت : عااا داشتم میخوردم زمین افتادم بغلت ...
جیمین: آها...باشه ا.ت پس که نمیخوای این بازی مسخره رو تموم کنی ؟ ها؟
تهیونگ: وقتی افتادی بغلش نزاشت بری و گفت عاااح بیب نمیدونی چقدر دلتنگ این بغل بودم و چجوری لحظه شماری میکردم 🤍💜
جونگکوک: وقتی افتادی بغلش دستاش رو محکم دورت حلقه کرد و نزاشت بری و گفت : همین جا بمون که جات خوبه ..🐇🫀🤍
مایل به حمایت بیب¿
۸.۴k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.