من از شادابی باغ زمرد کودکی

من از شادابی باغ زمردِ کودکی
به راه افتاده بودم
آیینه‌ها انتظار تصویرم را می‌کشیدند
درها عبور غمناک مرا می‌جستند
و من می‌رفتم
می‌رفتم تا در پایانِ خودم فرو افتم ...
#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۳)

-این مردم چیزی نیست که در یکدیگر نبینند و خرابش نکنند؛ سلامت...

من از کدام جهت رو به نیستی رفتم؟کجا تمام شدم از عبور نیلوفر؟...

‌صدایت می زنمگوش بده قلبم صدایت می زندشب گرداگردم حصار کشیده...

مــرگ و مرهــم

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

🌿 بخش ۵۷ — دل‌نوشته من با خودم 🌿بهرام:من اگر بمیرم…جهان شاید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط