بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
وقتی میگوییم: جامعه اهل سنّت یا جامعه اهل تشیع، باید دقت کنیم که آیا تمام رفتارها و فرهنگ زندگی آنان، چون نام شیعه یا سنی را حمل میکنند، طبق مذهبشان هست یا خیر؟
بدیهی است اگر یک رفتار فردی یا اجتماعی آنان به مذهبشان برگردد، یعنی ریشه در باورهای مذهبی داشته باشد، میتوانیم آن را به مذهبشان مربوط کنیم، اما در جوامع شیعی یا سنّی، رفتارهای بسیاری وجود دارد که ربطی به مذهبشان ندارد؛ بلکه گاه آبا و اجدای است، گاه قبیلهای است، گاهی محیطی است و ... .
الف)-به طور قطع نه ما چون نام تشیع را حمل می کنیم، مسلمانان و شیعیان آگاه به تمامی آموزههای اسلامی و عامل به آنها هستیم، و نه آنان چون اهل سنّت هستند، دیگر هر کاری کنند، عین آموزه مذهبی آنان است.
ب)-امروز کسی نمیتواند فرهنگ و رفتار شیعیان ایران را با شیعیان لبنان یا اردن هاشمی یا بخشی از یمن کاملاً منطق نماید، چنان چه حتی فرهنگ و رفتار های شیعیان قم، مشهد و اصفهان نیز با هم و با فرهنگ و رفتارهای شیعیان ساری و رشت و آذربایجان منطبق با هم نیست. هم چنین کسی نمیتواند فرهنگ و رفتارهای اهل سنت ایران را با اهل سنت در عربستان سعودی، یا افغانستان و پاکستان منطق کند، چنان چه فرهنگ و رفتار اهل سنّت سیستان و بلوچستان با اهل سنّت کردستان و کرمانشاه نیز بسیار متفاوت است.
پس اگر طلاق در میان اهل سنّت سیسات و بلوچستان کمتر است، دلیل نمیشود که در میان اهل سنت ترکیه نیز چنین باشد، که بتوانیم نتیجه بگیریم طلاق در جوامع اهل سنت کمتر است یا ازدواج مجدد بیشتر است.
ج) -امروزه گاه مشاهده میشود که چه در جوامع اهل سنّت و چه اهل تشیع، فرهنگها و رفتارهای التقاطی و تقلیدی از جوامع غیر مسلمان بیشتر حاکم است، تا فرهنگ اسلام و فرهنگ مذاهب.
به عنوان مثال در همین ایران خودمان، تا 50 سال پیش میگفتند: دختر با لباس سفید عروس وارد خانه شوهر میشود و با کفن از آن خارج میشود و طلاق بسیار به ندرت اتفاق میافتاد. اما امروز چه؟ سر این که تو چرا به مادر من دیر سلام دادی و یا یا والن تاین هدیه نخریدی نیز ممکن است جدا شوند.
پس سرعت رنگ باختن مذمومیت طلاق در جوامع متفاوت نیز به خاطر تفاوت بافت فرهنگی، ساختار قومی یا حتی شرایط محیطی نیز بسیار متفاوت است. چنان چه زن مطلقه شیعه یا سنّی در تهران یک جور نگاه میشود و پس از جدایی میتواند از نوعی زندگی مستقل خاصی برخوردار باشد، اما در سنندج، زاهدان یا گنبد این چنین نیست، پس همین خود میتواند یکی از عوامل راحت کردن یا سخت کردن طلاق باشد و ربطی به مذهب ندارد.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
وقتی میگوییم: جامعه اهل سنّت یا جامعه اهل تشیع، باید دقت کنیم که آیا تمام رفتارها و فرهنگ زندگی آنان، چون نام شیعه یا سنی را حمل میکنند، طبق مذهبشان هست یا خیر؟
بدیهی است اگر یک رفتار فردی یا اجتماعی آنان به مذهبشان برگردد، یعنی ریشه در باورهای مذهبی داشته باشد، میتوانیم آن را به مذهبشان مربوط کنیم، اما در جوامع شیعی یا سنّی، رفتارهای بسیاری وجود دارد که ربطی به مذهبشان ندارد؛ بلکه گاه آبا و اجدای است، گاه قبیلهای است، گاهی محیطی است و ... .
الف)-به طور قطع نه ما چون نام تشیع را حمل می کنیم، مسلمانان و شیعیان آگاه به تمامی آموزههای اسلامی و عامل به آنها هستیم، و نه آنان چون اهل سنّت هستند، دیگر هر کاری کنند، عین آموزه مذهبی آنان است.
ب)-امروز کسی نمیتواند فرهنگ و رفتار شیعیان ایران را با شیعیان لبنان یا اردن هاشمی یا بخشی از یمن کاملاً منطق نماید، چنان چه حتی فرهنگ و رفتار های شیعیان قم، مشهد و اصفهان نیز با هم و با فرهنگ و رفتارهای شیعیان ساری و رشت و آذربایجان منطبق با هم نیست. هم چنین کسی نمیتواند فرهنگ و رفتارهای اهل سنت ایران را با اهل سنت در عربستان سعودی، یا افغانستان و پاکستان منطق کند، چنان چه فرهنگ و رفتار اهل سنّت سیستان و بلوچستان با اهل سنّت کردستان و کرمانشاه نیز بسیار متفاوت است.
پس اگر طلاق در میان اهل سنّت سیسات و بلوچستان کمتر است، دلیل نمیشود که در میان اهل سنت ترکیه نیز چنین باشد، که بتوانیم نتیجه بگیریم طلاق در جوامع اهل سنت کمتر است یا ازدواج مجدد بیشتر است.
ج) -امروزه گاه مشاهده میشود که چه در جوامع اهل سنّت و چه اهل تشیع، فرهنگها و رفتارهای التقاطی و تقلیدی از جوامع غیر مسلمان بیشتر حاکم است، تا فرهنگ اسلام و فرهنگ مذاهب.
به عنوان مثال در همین ایران خودمان، تا 50 سال پیش میگفتند: دختر با لباس سفید عروس وارد خانه شوهر میشود و با کفن از آن خارج میشود و طلاق بسیار به ندرت اتفاق میافتاد. اما امروز چه؟ سر این که تو چرا به مادر من دیر سلام دادی و یا یا والن تاین هدیه نخریدی نیز ممکن است جدا شوند.
پس سرعت رنگ باختن مذمومیت طلاق در جوامع متفاوت نیز به خاطر تفاوت بافت فرهنگی، ساختار قومی یا حتی شرایط محیطی نیز بسیار متفاوت است. چنان چه زن مطلقه شیعه یا سنّی در تهران یک جور نگاه میشود و پس از جدایی میتواند از نوعی زندگی مستقل خاصی برخوردار باشد، اما در سنندج، زاهدان یا گنبد این چنین نیست، پس همین خود میتواند یکی از عوامل راحت کردن یا سخت کردن طلاق باشد و ربطی به مذهب ندارد.(ادامه دارد...)
۳۱۱
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.