سه عاشق پارت ۳
سه عاشق پارت ۳
دستتو میگیره میکوبتت به دیوار
کوکی:کجا لیدی🗿؟
ات:چ..... چی گفتییییی؟
میاد کنار گوشت میگه:هوم دوستش نداری؟
اوکی مشکلی نیست امشب میبینمت بازم چشمک میزنه میره یه اتاق دیگ لباسشو عوض میکنه💅🏻🗿🔞
ات:(مضطرب میره پیش جیمین)
جیمین:هوم بیب بیا اینجا بشین...
*اوضاع خیطه خواهرم اب قند بقول غش نکنی:)*
ات:شما دوتا چرا اینجوریین؟ بیب ، لیدی ، خوش اندام....
جیمین:هوم چی گفتی بیب؟
منظورت از شما دوتا یعنی چی؟
ات:ه....ه....هیچی
جیمین:خب چرا ل...
در این حال کوکی وارد میشود🗿💅🏻
کوک:چه خبره؟هوم؟
جیمین:هیچی..
بیب برو شربت بیار بخوریم
کوک تو ذهنش:بیب؟ هه اوکی😔🗿
ات:با....باشه
(شربت رو آورد)
*دارین شربت میل میکنید*
کوکی هم هی زل میزنه بهت*
جیمین مشکوک بهش نگاه میکنه*
ات:(درحال ریدن به خود...😂🗿)
جیمین: بیب تو چرا دستت میلرزه؟
چیزی شده؟؟
*اوه فاتحع ات خوندس😀*
ات:م.....من خوبم (خیلی بیشتر درحال ریدن به خود...😂)
جیمین:پس چرا لکنت گرفتی؟
کوکی که اون وسط داره پوزخند میزنه🗿💅🏻
ات: ن.....ن.....ن.....ن......نمیدونم (خیلی خیلی خیلی بیشتر درحال ریدن به خود..)
ات:چرا اینجا انقدر گرمهههه
ات:(رفت کولر رو بزنه...)
کوکی:اهم ببخشید داداش...ات بهت چیزی نگفته درمورد یه چیزی؟؟
*این وسط اینم داره بدتر میکنه🗿*
جیمین:چی شده دقیقن؟
یکی به من اینجا چ خبره
مشکوک میزنید مخصوصن تو کوک
جیمین:ات کولر که روشنه🗿🥲
ات:(عه ریدم که...)
#فیک
دستتو میگیره میکوبتت به دیوار
کوکی:کجا لیدی🗿؟
ات:چ..... چی گفتییییی؟
میاد کنار گوشت میگه:هوم دوستش نداری؟
اوکی مشکلی نیست امشب میبینمت بازم چشمک میزنه میره یه اتاق دیگ لباسشو عوض میکنه💅🏻🗿🔞
ات:(مضطرب میره پیش جیمین)
جیمین:هوم بیب بیا اینجا بشین...
*اوضاع خیطه خواهرم اب قند بقول غش نکنی:)*
ات:شما دوتا چرا اینجوریین؟ بیب ، لیدی ، خوش اندام....
جیمین:هوم چی گفتی بیب؟
منظورت از شما دوتا یعنی چی؟
ات:ه....ه....هیچی
جیمین:خب چرا ل...
در این حال کوکی وارد میشود🗿💅🏻
کوک:چه خبره؟هوم؟
جیمین:هیچی..
بیب برو شربت بیار بخوریم
کوک تو ذهنش:بیب؟ هه اوکی😔🗿
ات:با....باشه
(شربت رو آورد)
*دارین شربت میل میکنید*
کوکی هم هی زل میزنه بهت*
جیمین مشکوک بهش نگاه میکنه*
ات:(درحال ریدن به خود...😂🗿)
جیمین: بیب تو چرا دستت میلرزه؟
چیزی شده؟؟
*اوه فاتحع ات خوندس😀*
ات:م.....من خوبم (خیلی بیشتر درحال ریدن به خود...😂)
جیمین:پس چرا لکنت گرفتی؟
کوکی که اون وسط داره پوزخند میزنه🗿💅🏻
ات: ن.....ن.....ن.....ن......نمیدونم (خیلی خیلی خیلی بیشتر درحال ریدن به خود..)
ات:چرا اینجا انقدر گرمهههه
ات:(رفت کولر رو بزنه...)
کوکی:اهم ببخشید داداش...ات بهت چیزی نگفته درمورد یه چیزی؟؟
*این وسط اینم داره بدتر میکنه🗿*
جیمین:چی شده دقیقن؟
یکی به من اینجا چ خبره
مشکوک میزنید مخصوصن تو کوک
جیمین:ات کولر که روشنه🗿🥲
ات:(عه ریدم که...)
#فیک
۶.۴k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.