save me پارت ۲
(فلش بک به۲ سال پیش)
زنگ ساعت برای بار سوم به صدا در میومد و لیا هنوز هم خواب بود...
+ ا/تتتت پاشو صبحانه بخور ... ا/تتت
چشمامو باز کردم، اره دوباره روز جدید و مزخرفی شروع شده بود
بعد ازینکه دست و صورتش رو شست و لباسهاش رو پوشید از پله ها پایین رفت و سر میز نشست
+ سلام دخترم
_ سلام
مامانش در حالی که ظرف غذا رو جلوش میزاش که بیشتر بخوره رو به ا/ت کرد
+ امسال سال مهمیه ا/ت سعی کن بیشتر به فکر درسات باشی
_ به فکر هستم تو نمیخاد الکی نگران باشی
+ بخاطر قرصای افسردگیه؟
_ چی؟
+ جدیدا خیلی خسته ای و همش خوابی، به خودت بیا اینجوری ادامه بدی اینده پشیمون میشیا
ا/ت بی توجه از سر میز پاشد
_ من رفتم مدرسه خدافظ
توی مدرسه*
حرفهای مامانش توی سرش میچرخید ازش متنفر بود
+ ا/ت چرا جواب نمیدی
ا/ت که با جیغ معلم تازه به خودش اومده بود جواب داد
_ ب بله
______________________________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه💜💜💜
#فیک_تهیونگ#فیک_جونگ_کوک #فیک_تهیونگ#تهیونگ #جونگکوک#بی_تی_اس
زنگ ساعت برای بار سوم به صدا در میومد و لیا هنوز هم خواب بود...
+ ا/تتتت پاشو صبحانه بخور ... ا/تتت
چشمامو باز کردم، اره دوباره روز جدید و مزخرفی شروع شده بود
بعد ازینکه دست و صورتش رو شست و لباسهاش رو پوشید از پله ها پایین رفت و سر میز نشست
+ سلام دخترم
_ سلام
مامانش در حالی که ظرف غذا رو جلوش میزاش که بیشتر بخوره رو به ا/ت کرد
+ امسال سال مهمیه ا/ت سعی کن بیشتر به فکر درسات باشی
_ به فکر هستم تو نمیخاد الکی نگران باشی
+ بخاطر قرصای افسردگیه؟
_ چی؟
+ جدیدا خیلی خسته ای و همش خوابی، به خودت بیا اینجوری ادامه بدی اینده پشیمون میشیا
ا/ت بی توجه از سر میز پاشد
_ من رفتم مدرسه خدافظ
توی مدرسه*
حرفهای مامانش توی سرش میچرخید ازش متنفر بود
+ ا/ت چرا جواب نمیدی
ا/ت که با جیغ معلم تازه به خودش اومده بود جواب داد
_ ب بله
______________________________________
امیدوارم خوشتون اومده باشه💜💜💜
#فیک_تهیونگ#فیک_جونگ_کوک #فیک_تهیونگ#تهیونگ #جونگکوک#بی_تی_اس
۲.۶k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.