چترم را

...
چترم را
کنار ایستگاهی در مه
جا گذاشته‌ام
خیس و خسته آمده‌ام
و حالا
شاعر که نه،
بارانم!‏

#نجوا_رستگار
#گل
#باران #چتر #ایستگاه #مه #خیس #خسته #شاعر #بارانم #زمستان #اسفند
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۰)

...شکوه، از توغرور، از توغمِ دنیا؛ به دور از توتو؛ شوقِ تماش...

...من که حیران توام وقتی تبسم می‌‌کنیرعشه بر جان می‌زنی در د...

...دلی یا دلبری؟ یا جان و یا جانان؟ نمی‌دانمهمه هستی تویی، ف...

...خوشا آنانکه از تهمت بدورندبه سِرِّ مردمان، مستور و کورندخ...

...صبح آبانماه، آن سرمای تند زمستان را ندارد بلکه سردیِ ملای...

...آذرماه، چه زود آمدیی؟ با آن نفس‌های سردبا خودت خاطره‌ها ر...

سارا عثمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط