پارت

پارت ۱۰ 😇😆

یوری : تفنگ 😱

یونگ شیک : آروم باش

یوری : یادم رفته بود تو مافیا هستی

یونگ شیک : صدا از تراس میاد

یوری : من چیکار کنم

یونگ شیک : فقط دنبال من بیا

یوری : باشه

تمام کسایی که میخواستن یونگ شیک رو بکشن پخش شدن 😱


رقص تانگو انجام دادن 🤖


یونگ شیک : تفنگ رو برداشت

خلاصه همرو کشت 🤖

یوری چشماش برق زد 🤖

یونگ شیک : خوبی

یوری : آره فقط یکم شکه شدم

یونگ شیک : میخوای بریم دکتر

یوری : نه ممنون


رسیدن خونه 🤖

یوری : احساس حالت تهوع دارم

یونگ شیک : بزار برات یکم آب بیارم

یوری : باشه

صبح شد😇


یونگ شیک : یوری حالت خوبه

یوری : آره

بیا صبحانه 🤖

۱ ساعت بعد 🤖

یونگ شیک من رفتم 🤖

یوری : باشه

یونگ شیک رسید سر کار 🤖

یونگ شیک : سوهو دوتا رو بفرست که از یوری محافظت کنن

سوهو میشه دوست یونگ شیک یا همون همکار 🤖

سوهو :اکی

سوهو : راستی دیروز اتفاقی افتاد

یونگ شیک : آره

سوهو : راستی با یوری که کارای بد بد نمیکنی نه

سوهو : ای شیطون بلا

یونگ شیک : خفه شو

سوهو : مگه چی گفتم

یونگ شیک : باید این ماموریت رو تمام کنیم

سوهو : ما خیلی دشمن داریم یکی دو تا نیستن ممکنه چند هفته ای طول بکشه


سوهو : ولی اگه اشتباه نکنم دشمنامون همونایی هستن که دفعه پیش می‌خواستن بکشنت

یونگ شیک : یک جوری میگی انگار العان نمیخوان


یونگ شیک : راستش قبلا آمارشون رو درآوردم ۳ نفرن ۱ سال پیش توی
سینما کار میکردن
و ۱ سال بعدش توی کمپانی شکلات کار میکردن این تمام اطلاعاتمه
توی دزدی هم سابقه زیادی نداشتن ولی تو تجاوز و آدم کشی ماهر هستند

سوهو : خیلی خطر دارن اگه با یوری هم این کار رو بکنن و بدزدنش بد جور سخت میشه
العان دیگه میتونن تهدیدت هم بکنن

یونگ شیک : آره


یونگ شیک اومد خونه 🤖
دید یوری خونه نیست


یونگ شیک : الو سوهو مگه بهت نگفتم دوتا رو بفرست برای خونه

سوهو : راستش فراموشم شد


یونگ شیک قطع کرد و گوشی رو انداخت رو ی زمین 🤖

پایان پارت ۱۰ 😇😆😘
دیدگاه ها (۱۶)

پارت ۱۱ 🤖یونگ شیک باید پیداش کنم شماره ناشناس به گوشی یونگ ش...

یوری : باشه یونگ شیک : راستی بیا امشب بریم رستوران راستی اهل...

پارت ۹ یونگ شیک خندید 😁یونگ شیک : من باورم نمیشد از مافیا خو...

پارت هشت 😍یوری توی تخت خیلی غلت میزد و یونگ شیک نتونست بخواب...

کاش براتون مهم بودم

فرار من

موضوع: خشم تبدیل به عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط