پارت

پارت ۹

یونگ شیک خندید 😁

یونگ شیک : من باورم نمیشد از مافیا خوشت بیاد

یونگ شیک : من دیگه باید برم

یوری : خداحافظ

ظهر شد 😁

یوری :باید غذا درست کنم ولی بلد نیستم به اینجاش فکر نکرده بودم

یوری : جر باید چیکار کنم

یوری : فهمیدم کیمپاپ ولی بازم بلد نیستم

یوری : فایتینگ یوری

بریم درست کنیم 😆

۱ ساعت بعد

یوری: آخه این چیه من درست کردم

یوری : بهتره این ها رو جمع کنم که اگه اومد این ها رو نبینه

زنگ خونه 😇

یوری :یونگ شیکه حالا چی کارکنم

در رو باز کرد 😇

یونگ شیک :بابام گفت بیام ازش غذا بگیرم ببخشید دیر شد

غذا ها رو گذاشتن روی میز 😇

یونگ شیک : میخوام اسم غذا ها رو بهت بگم

دوک بوکی- کیمپاپ -جاجانگمیون -کیمچی

یونگ شیک : بیا زود بخوریم

یوری : باشه

یونگ شیک : وایسا

یونگ شیک : من همیشه تو خونم الکل دارم

یوری :زیاد اهل الکل نیستم ولی یکی فقط بهم بده

یوری تمام الکل رو خورد 😇

یونگ شیک : گفته بودی یکی میخوری

یوری سکسکه کرد - از شدت مستی

یونگ شیک : صدای تفنگ میاد

پایان پارت ۹
دیدگاه ها (۱)

پارت ۱۰ 😇😆یوری : تفنگ 😱یونگ شیک : آروم باش یوری : یادم رفته ...

پارت ۱۱ 🤖یونگ شیک باید پیداش کنم شماره ناشناس به گوشی یونگ ش...

پارت هشت 😍یوری توی تخت خیلی غلت میزد و یونگ شیک نتونست بخواب...

پارت : ۱۲

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۸ا.ت تو ذهنش :رفتم به خدمتکاره گفتم...

آنیوووو🥹مامان یوری اومد💖خببببباین ادیت به نکته داره🤭کلاس هفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط