آدمایی که جای حرف زدن می نویسن خطرناکن درست مثل همون مص

آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، خطرناکن! درست مثل همون مصدومایی که خونریزی داخلی دارن و ناغافل خط ممتد، سوت می کشه رو مانیتور زندگیشون ... بی درد و بی علامت!
آدمایی که می نویسن مدت مدیدی توو سکوت بودن، توو انزوای دسته جمعی، از همونایی که مثل همون کلانتر کارتونی دوران بچگی مون، هیچکس نمی فهمه چی میگذره توو قلب طلایی یی که پشت ستاره ی حلبی چهره شون پنهون کردن...
آدمایی که می نویسن ، اونقدر می نویسن تا یه روز جوهر احساس شون خشک بشه و بعد خودشون می شن نقش اول قصه های ناتموم بقیه... درست مثل مجنون که اونقدر "مشق نام لیلا " کرد که بالاخره مرد! آره؛ مرد!
آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، آلارم نمی دن؛ سوپاپ اطمینان هم ندارن... فقط یهو می ریزن...کاملا یهو!
.
دیدگاه ها (۸)

خداوندا...به خاطر اینکه به من اجازه میدهی با تو سخن بگویم و ...

#دعــــای_صـــبحـگــاهــے الهے"دردهایی" هست که با هیچ گوشی ن...

میخواهم از چشمهایت بگویماجازه هست فاش بگویم که هر که در اعما...

زندگی من از روزی آغاز شدکه تو را دیدمو بازوانتراه دهشتناک جن...

سه پارتی (درخواستی) P2

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط