دیشب به جای شمع کلمه به کلمه
دیشب به جای شمع کلمه به کلمه
شعرهایم را روشن کردم
تمام شعرهایی که برای تو نوشته بودم
همه را
همه را اتش زدم
تا از دور انها را ببینی و به سویشان بیایی
و دل و جان و دستهایت را گرم کنی
چه بی تابم برای دستهایت .
هوای سرد را بهانه کرده بودم
برای گرفتن دستانت
من
من تا امدنت هر روز یک شعر برایت
روشن خواهم کرد..
شعرهایم را روشن کردم
تمام شعرهایی که برای تو نوشته بودم
همه را
همه را اتش زدم
تا از دور انها را ببینی و به سویشان بیایی
و دل و جان و دستهایت را گرم کنی
چه بی تابم برای دستهایت .
هوای سرد را بهانه کرده بودم
برای گرفتن دستانت
من
من تا امدنت هر روز یک شعر برایت
روشن خواهم کرد..
۱.۶k
۰۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.