ارباب 🫀
ارباب 🫀
پارت ۷
*جیمین گوشی رو قطع کرد*
۱ ساعت بعد
یورا: جیمینا عزیزم کجایی
جیمین: گفتم نیا *عربده *
یورا: حالا انقدر عصبانی نباش اومدم یک حالی بهت بدم *یورا س*ینه شو میلرزونه الان با لحن عشو گرانه و لوس حرف میزنه*
جیمین: خفه شو من دوست ندارم
*یورا نشست روی پاهای جیمین و دی*ک*شو لمس کرد*
یورا: میخوام اینو درونم احساس کنم
هانا: جیمین *شوکه *
جیمین: هانا باور کن اونجوری که فکر میکنی نیست
هانا: آقای پارک کار استعفام رو کی انجام میدین
جیمین: هانا این خودش اینو میگه باور کن چیزی بین ما نیست
یورا: چی میگی ددی همین الان منو میخواستی خودت گفتی میخوای منو ل*مس کنی
جیمین: به خدا من همچین حرفی نزدم
هانا: خداحافظ آقای پارک جیمین محض اطلاعت من میخواستم بهت بگم که عاشقتم اما پشیمون شدم بای*بغص و ناراحتی*
جیمین: نه عشقم لطفا نرو 💔
هانا: بای
حمایت شه🎀💞🧸🍓🌹
___________________________
بچه ها میخوام این فیکو تموم کنم و فیک جدید درباره ی جونگ کوک بنویسم که مافیا هست
پارت ۷
*جیمین گوشی رو قطع کرد*
۱ ساعت بعد
یورا: جیمینا عزیزم کجایی
جیمین: گفتم نیا *عربده *
یورا: حالا انقدر عصبانی نباش اومدم یک حالی بهت بدم *یورا س*ینه شو میلرزونه الان با لحن عشو گرانه و لوس حرف میزنه*
جیمین: خفه شو من دوست ندارم
*یورا نشست روی پاهای جیمین و دی*ک*شو لمس کرد*
یورا: میخوام اینو درونم احساس کنم
هانا: جیمین *شوکه *
جیمین: هانا باور کن اونجوری که فکر میکنی نیست
هانا: آقای پارک کار استعفام رو کی انجام میدین
جیمین: هانا این خودش اینو میگه باور کن چیزی بین ما نیست
یورا: چی میگی ددی همین الان منو میخواستی خودت گفتی میخوای منو ل*مس کنی
جیمین: به خدا من همچین حرفی نزدم
هانا: خداحافظ آقای پارک جیمین محض اطلاعت من میخواستم بهت بگم که عاشقتم اما پشیمون شدم بای*بغص و ناراحتی*
جیمین: نه عشقم لطفا نرو 💔
هانا: بای
حمایت شه🎀💞🧸🍓🌹
___________________________
بچه ها میخوام این فیکو تموم کنم و فیک جدید درباره ی جونگ کوک بنویسم که مافیا هست
۲.۰k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.