《آخرین چت دونفره 》
《آخرین چت دونفره 》
پارت ۲
پسره رو غرق در خ...ون دید این خیلی براش سخت بود که تنها عش..قش رو در اون حالت ببینه بدو بدو به سمت پسره رفت و اون رو در آغوش گرفت نبض پسره رو کنترل کرد خیلی ضعیف میزد اون رو تو بغلش گرفت و بدو بدو به سمت ماشین حرکت کرد
جیمین :بهم قول داده بودی که ترکم نکنی به قولت عمل کن پارک جونکوک من رو تو این زندگی خراب شده تنها نزار مگه یادت نمیاد روز تولدت به هم دیگه قول داده بودیم هر جا بریم باهم میریم پس چرا زیر قولت میخوای بزنی
پسره با سرعت زیادی میروند حتی کم مونده بود چندین بار خودش هم تصادف کنه ولی خب اون نمیخواد عش...قش رو از دست بده
<بعد چندین مین >
الان عش..قش تو اتاق عمل بدون نمیدونست چیکار کنه اینکه نمیتونه برا عش..قش کاری کنه داشت دیوونش میکرد اونقدر گریه کرده بود که اشکی براش نمونده بود
دکتر از اتاق عمل بیرون اومد پسره به سمتش حمله کرد بدون هیچ مکثی شروع به حرف زدن کرد
جیمین:حالش چطوره هان؟خوبه ؟ده یه چیزی بگو دیگه لامص..ب
دکتر :آقا پارک متاسفانه ... آقای جئون رو از دست دادیم .... امیدوارم این آخرین غمتون باشه
جسم بی جون پسره رو از اتاق بیرون آوردن
جیمین :چرا زیر قولمون زدی هااااا .. چرا تنهام گذاشتی با این که میدونستی دیوونه وار عاشق..تم و میپرستمت چطور تونستی اینکار رو بکنی هان ؟چرا خودخواهانه رفتار کردی ؟اونقدر به چشم تو بی عرضش بودم؟
(خاکسپاری )
جیمین :هی تو ولم کردی و من ولت نمیکنم منم میام پیشت پروانه ی آبی من تو زیر قولت زدی ولی من به قولی که به تو دادم عمل میکنم ....
اسم :پارک جیمین
دلیل مرگ :خودک...شی
روز مرگ :2023/8/26
پارت ۲
پسره رو غرق در خ...ون دید این خیلی براش سخت بود که تنها عش..قش رو در اون حالت ببینه بدو بدو به سمت پسره رفت و اون رو در آغوش گرفت نبض پسره رو کنترل کرد خیلی ضعیف میزد اون رو تو بغلش گرفت و بدو بدو به سمت ماشین حرکت کرد
جیمین :بهم قول داده بودی که ترکم نکنی به قولت عمل کن پارک جونکوک من رو تو این زندگی خراب شده تنها نزار مگه یادت نمیاد روز تولدت به هم دیگه قول داده بودیم هر جا بریم باهم میریم پس چرا زیر قولت میخوای بزنی
پسره با سرعت زیادی میروند حتی کم مونده بود چندین بار خودش هم تصادف کنه ولی خب اون نمیخواد عش...قش رو از دست بده
<بعد چندین مین >
الان عش..قش تو اتاق عمل بدون نمیدونست چیکار کنه اینکه نمیتونه برا عش..قش کاری کنه داشت دیوونش میکرد اونقدر گریه کرده بود که اشکی براش نمونده بود
دکتر از اتاق عمل بیرون اومد پسره به سمتش حمله کرد بدون هیچ مکثی شروع به حرف زدن کرد
جیمین:حالش چطوره هان؟خوبه ؟ده یه چیزی بگو دیگه لامص..ب
دکتر :آقا پارک متاسفانه ... آقای جئون رو از دست دادیم .... امیدوارم این آخرین غمتون باشه
جسم بی جون پسره رو از اتاق بیرون آوردن
جیمین :چرا زیر قولمون زدی هااااا .. چرا تنهام گذاشتی با این که میدونستی دیوونه وار عاشق..تم و میپرستمت چطور تونستی اینکار رو بکنی هان ؟چرا خودخواهانه رفتار کردی ؟اونقدر به چشم تو بی عرضش بودم؟
(خاکسپاری )
جیمین :هی تو ولم کردی و من ولت نمیکنم منم میام پیشت پروانه ی آبی من تو زیر قولت زدی ولی من به قولی که به تو دادم عمل میکنم ....
اسم :پارک جیمین
دلیل مرگ :خودک...شی
روز مرگ :2023/8/26
۲.۶k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.