مرگ. بی پایان پارت ۱۵

ا. ت ویو
رفتم پرستار رو صدا کردم و گفتم که بره سرم وصل کنه بهش تا بعدش خودم برم ببینم مشکلش چیه
جونگکوک ویو
واقعا ا. ت دل بزرگی داره که برای بچه ی همسر قبلیش داره خدمات ارائه میده
خداکنه مشکل جدیی برای هیونجین اتفاق نیوفتاده باشه ولی اخه زمانی هم که به ا. ت گفتم توی قلبش روزنه داره خیلی تعجب کرد و گفت سریع ببریدش تو اتاق ولی بازم خداکنه چیزیش نباشه
یهو دیدم پرستار اومد و سرم بهش وصل کردورفت
پرستار: خانم دکتر سرم رو وصل کردم برید تو اتاقشون
ا.ت: باشه
ا. ت ویو
رفتم تو اتاقشون و گوشی قلب رو گذاشتم رو قلبش وضربانش رو چک کردم همونطور که خودشون هم گفته بودند یه صدای اضافی تو قلبش بود و قلبش دو تاصدا داشت یعنی همون روزنه بعد گفتم سریع برن یه عکس از فلبش بگیرن که دیگه مطمئن بشم روزنه داره چون اینجور مریضی تشخیصش بسیار سخته وبایهه صدای اضافه تو قلبش نمیشه تشخیص داد که چه بیماریی داره پس یه عکس هم از قلبش گرفتیم و عکس رو دیدم که مطمئن شدم همون روزنه هستش و بعد برای اقدام به اینکه چرا غش کرده کردم و به سکته قلبی مشکوک شدم بعد از یکم تحقیقات غهمیدم سکته کرده و کم خون هم هست پس باید ببیتم گروه خونیش چیه از جونگکوک پرسیدم ولی من قبلا ازبچه ازمایش گرفتم گروه خونیشون بهم نمیخورد یواشکی چندتا از تار موی پسرع و جونگکوک زمانی که خواب بودند رو کندم بردم برای دی ان ای که دیدم بله بهم نمیخوره پس....... ـ