سوزومه : من آرومم، بخدا من آرومم، راستی اون پایین چه خبره
سوزومه : من آرومم، بخدا من آرومم، راستی اون پایین چه خبره؟
*پایین*
مایکی: اینجا جه خبره؟
ران: مافیای دشمن حمله کرده، بادیگاردای دم در رو کشته داره میاد سمت عمارت
ریندو: و به احتمال زیاد ماجرای عشقتون به سوزومه رو هم میدونن، با سوزومه تهدیدتون میکنن
ایزانا: لعنتی
دراکن: آروم باشین، باید یه نقشت بچینیم
کازوتورا: وقت نقشه و اینا نداریم، باید سریع بریم
باجی: برای ماهم چاقو اسلحه هرچی میشه جور کنین
مایکی: شماها چرا؟
میتسویا: یادت رفته ما رفیقیم، باهم مبارزه میکنیم
مایکی: عالیه، بزنین بریم
کوکو: پس سوزومه چی؟؟
*طبقه بالا،سوزومه*
*یه سری آدم شیشه ی پنجره رو میشکنه و میان تو تا سوزومه رو ببرن*
سوزومه: شما دیگه کدوم خرایی هستین؟
مرد: آروم باش، کاری باهات نداریم، فقط میبریمت یه جایی
سوزومه: تو خوابت ببینی
*سوزومه میله ی اهنی که توی بیوگرافیش گفتم از کفشش بیرون اورد و به تاندوم های اصلی و حساسشون زد و همشونو بیهوش کرد و سریع رفت پایین و سوت های عجیبی زد *
لیلی: برای اینکه کورو*ببرش* و آلفا *گرگش*
رو بیاره سوت زد
(معنی سوتش:کورو،آلفا به کمکتون نیاز دارم،آلفا گلت رو بیار)
تاکئومی: اون سوت عجیب چی بود
کاکوچو: نگو که...
سنجو: دقیقا
ایزانا: چه خبره؟
یوزوها:کورو و آلفا رو احضار کرده
هینا: قراره خون به پا شه
کاکوچو: سوزومه کجاست؟
مایکی: بالا تو نشیمن
*تقریبا همه دویدن بالا و دیدن ده تا مرد بیهوش رو زمین افتادن*
مایکی: کار کی بوده
سنجو: سوزومه
ایزانا: از این کارا هم بلده؟
کاکوچو: من میگم مهارت های رزمی اش رو جدی بگیرین، باور نمیکنین، سوزومه اگه بخواد میتونه هممونو با این عمارت، با خاک یکسان کنه
*همین زمان باغ وحش*
«آلفا سریع در محدودشونو باز کرد و با یه زوزه، همه ی گله، بجز توله ها و چندتا گرگ ماده برد و کورو در فقسش رو باز کرد و هردوشون با گله ی آلفا سریع از بین جمعیت داخل باغ وحش رد شدن و رفتن به سمت صدای سوت و بعد از ده دقیقه سریع دویدن رسیدن عمارت »
"مکان: عمارت بونتن"
آلفا:* زوزه*
تاکئومی: این چه صدایی بود؟
هینا: بدبخت شدیم، رسیدن
مایکی: باید بریم بیرون کمکش
اما: هرکاری که میکنین نرید بیرون!
ایزانا: نمیتونیم تنهاش بذاریم
یوزوها: آلفا و کورو فقط سوزومه رو میشناسن، اگه برین، میکشننتون
ران: چیکار کنیم؟
کاکوچو: از پنجره میبینمشون، اگه مشکلی پیش اومد میریم بیرون
*حیاط عمارت، سوزومه جلوی در بود و گله ی آلفا جلوی سوزومه بود و آلفا کورو جلوتر از همه بودن، مافیای دشمن، جلوشون بودن*
سوزومه: برین
*حمله کردن و مافیای دشمن شروع به شلیک کرد اما همشون جاخالی میدانن *
ریندو: دارم درست میبینم؟
سنجو: اوهوم،این جواب از ماها آموزشه
☆پایان پارت 20☆
لیلی: نفتان من، بیشتر جا نشد
*پایین*
مایکی: اینجا جه خبره؟
ران: مافیای دشمن حمله کرده، بادیگاردای دم در رو کشته داره میاد سمت عمارت
ریندو: و به احتمال زیاد ماجرای عشقتون به سوزومه رو هم میدونن، با سوزومه تهدیدتون میکنن
ایزانا: لعنتی
دراکن: آروم باشین، باید یه نقشت بچینیم
کازوتورا: وقت نقشه و اینا نداریم، باید سریع بریم
باجی: برای ماهم چاقو اسلحه هرچی میشه جور کنین
مایکی: شماها چرا؟
میتسویا: یادت رفته ما رفیقیم، باهم مبارزه میکنیم
مایکی: عالیه، بزنین بریم
کوکو: پس سوزومه چی؟؟
*طبقه بالا،سوزومه*
*یه سری آدم شیشه ی پنجره رو میشکنه و میان تو تا سوزومه رو ببرن*
سوزومه: شما دیگه کدوم خرایی هستین؟
مرد: آروم باش، کاری باهات نداریم، فقط میبریمت یه جایی
سوزومه: تو خوابت ببینی
*سوزومه میله ی اهنی که توی بیوگرافیش گفتم از کفشش بیرون اورد و به تاندوم های اصلی و حساسشون زد و همشونو بیهوش کرد و سریع رفت پایین و سوت های عجیبی زد *
لیلی: برای اینکه کورو*ببرش* و آلفا *گرگش*
رو بیاره سوت زد
(معنی سوتش:کورو،آلفا به کمکتون نیاز دارم،آلفا گلت رو بیار)
تاکئومی: اون سوت عجیب چی بود
کاکوچو: نگو که...
سنجو: دقیقا
ایزانا: چه خبره؟
یوزوها:کورو و آلفا رو احضار کرده
هینا: قراره خون به پا شه
کاکوچو: سوزومه کجاست؟
مایکی: بالا تو نشیمن
*تقریبا همه دویدن بالا و دیدن ده تا مرد بیهوش رو زمین افتادن*
مایکی: کار کی بوده
سنجو: سوزومه
ایزانا: از این کارا هم بلده؟
کاکوچو: من میگم مهارت های رزمی اش رو جدی بگیرین، باور نمیکنین، سوزومه اگه بخواد میتونه هممونو با این عمارت، با خاک یکسان کنه
*همین زمان باغ وحش*
«آلفا سریع در محدودشونو باز کرد و با یه زوزه، همه ی گله، بجز توله ها و چندتا گرگ ماده برد و کورو در فقسش رو باز کرد و هردوشون با گله ی آلفا سریع از بین جمعیت داخل باغ وحش رد شدن و رفتن به سمت صدای سوت و بعد از ده دقیقه سریع دویدن رسیدن عمارت »
"مکان: عمارت بونتن"
آلفا:* زوزه*
تاکئومی: این چه صدایی بود؟
هینا: بدبخت شدیم، رسیدن
مایکی: باید بریم بیرون کمکش
اما: هرکاری که میکنین نرید بیرون!
ایزانا: نمیتونیم تنهاش بذاریم
یوزوها: آلفا و کورو فقط سوزومه رو میشناسن، اگه برین، میکشننتون
ران: چیکار کنیم؟
کاکوچو: از پنجره میبینمشون، اگه مشکلی پیش اومد میریم بیرون
*حیاط عمارت، سوزومه جلوی در بود و گله ی آلفا جلوی سوزومه بود و آلفا کورو جلوتر از همه بودن، مافیای دشمن، جلوشون بودن*
سوزومه: برین
*حمله کردن و مافیای دشمن شروع به شلیک کرد اما همشون جاخالی میدانن *
ریندو: دارم درست میبینم؟
سنجو: اوهوم،این جواب از ماها آموزشه
☆پایان پارت 20☆
لیلی: نفتان من، بیشتر جا نشد
۹.۴k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.