~~~فیک دوست پسر بد اخلاق من~~~
پارت : ۴۳
اوفففف انقد بدم میاد لجمو در میارههههه
آخه اصلا ب ت چ
هاااا ب ت چ
اوفففف
[پرش زمانی ب بعد از ظهر]
《تهیونگ 》
&خب اون انباری ک میخواستیو گرفتی
حالا وقتشه برگردی کره
_ت ب من نمیگی کی بری کی برگردی
&تهیونگ ت اینجا دیگ کاری نداری
_اینش به خودم مربوطه
حالا قرار داد رو رد کن بیاد
&تهیونگ برگرد کره دیگ موندن ت اینجا جایز نیست
_هه! منظورت؟
&ت اگ اینجا بمونیَم فردا میری سراغ یکی دیگ
_خب؟
&تهیونگ ت هیچ میفهمی داری با خودتُ زندگیت چیکار میکنی؟
_اره
&نه! نمیفهمی چون جونی داری اینو میگی الان یک ساله اینجایی بیش از حدم موندی
همین امشب بیلیت میگیری برمیگردی کره آب ها ک از آسیاب افتاد خبرت میکنم
_الان ت نگران منی؟
&تهیونگ، من مادر و برادر تو از دست دادم دیگ نمیخوام ترو از دست بدم اوک؟
_نوو ، نه ، داری تظاهر میکنی ک نگرانمی
&تهیونگ اگ ب فکر خودت نیستی لا اقل ب ا.ت و دا یونگ باش (اسم پسره کره ایه من در آوردی نی).
_خیلی خب امشب میرم اما بدون ی روزی برمیگردم
اوفففف انقد بدم میاد لجمو در میارههههه
آخه اصلا ب ت چ
هاااا ب ت چ
اوفففف
[پرش زمانی ب بعد از ظهر]
《تهیونگ 》
&خب اون انباری ک میخواستیو گرفتی
حالا وقتشه برگردی کره
_ت ب من نمیگی کی بری کی برگردی
&تهیونگ ت اینجا دیگ کاری نداری
_اینش به خودم مربوطه
حالا قرار داد رو رد کن بیاد
&تهیونگ برگرد کره دیگ موندن ت اینجا جایز نیست
_هه! منظورت؟
&ت اگ اینجا بمونیَم فردا میری سراغ یکی دیگ
_خب؟
&تهیونگ ت هیچ میفهمی داری با خودتُ زندگیت چیکار میکنی؟
_اره
&نه! نمیفهمی چون جونی داری اینو میگی الان یک ساله اینجایی بیش از حدم موندی
همین امشب بیلیت میگیری برمیگردی کره آب ها ک از آسیاب افتاد خبرت میکنم
_الان ت نگران منی؟
&تهیونگ، من مادر و برادر تو از دست دادم دیگ نمیخوام ترو از دست بدم اوک؟
_نوو ، نه ، داری تظاهر میکنی ک نگرانمی
&تهیونگ اگ ب فکر خودت نیستی لا اقل ب ا.ت و دا یونگ باش (اسم پسره کره ایه من در آوردی نی).
_خیلی خب امشب میرم اما بدون ی روزی برمیگردم
۱۱.۲k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.