وقتی نامادری تو رو به اون می فروشه
وقتی نامادری تو رو به اون می فروشه
پارت نهم
ویو ا.ت
تو افکار خودم بودم که...
که یونگی گفت
&ا.ت ببین من دوست دارم خیلی دوست دارم ...دلم ...دلم نمیخواد ببینم ناراحتی
+یعنی میگی...
&نامجون تو رو خرید که فقط جای خالی میا رو پر کنی
وگرنه اون دوست نداره
+من دوسش داشتم
&میدونم ...یه چند روز صبر کن از احساسات خودت مطمئن شو ...ببین اصلا خبرت رو میگیره یا نه
+باشه ....گوشیمو میدی ؟!
یونگی گوشیم رو داد صفحه گوشیو روشن کردم دیدم کلی پیام و تماس از دست رفته از نامجون بود
+تماس گرفته
&مهم نیست
یونگی دستاشو باز کرد
&بیا بغلم
محکم بغلش کردم
رو تخت دراز کشیدیم و منو بیشتر تو بغل خودش کشید
&هومم دلم برات تنگ شده بود
+منم داداشی
پرش زمانی به فردا صبح
از خواب بلند شدیم و صبحانه خوردیم به گوشیم نگاه کردم نامجون ویس داده بود به ویسش گوش دادم
_ا.ت خوبی ؟! ....کجایی ؟! تروخدا جواب بده ...بهم بگو کجایی میام دنبالت نمیزارم پیش داداشت باشی اگر ویسم رو گوش دادی زنگ بزن
(صفحه چت ا.ت و نامجون )
+چیکار داری ؟!
سریع جواب داد
_ا.ت کجایی ؟! حالت خوبه ؟!
+آره حالم خوبه
_کجایی؟!
+پیش داداشم
_خب کجا ؟!
+یه کشور دیگه
_کشور دیگه ؟! شوخی میکنی؟! ا.ت کجایی راستش رو بگو
+من باهات شوخی ندارم یه کشور دیگه هستم همراه با داداشم
_ا.ت
+میشه دیگه پیام ندی ؟! نمیخوام باهات حرف بزنم
_ا.ت چیشده ؟!
_ا.ت جواب بده
_ا.ت
_ا.تتت
(پایان چت)
&چیشد ؟!
+هیچی ...هیونگ
&هومم
+من تصمیم رو گرفتم
&خب؟!....برمیگردی کره ؟!
+خب راستش ...نه ...برنمیگردم فعلا میخوام همینجا باشم
&من به نظرت احترام میزارم ....حتی اگر میرفتی کره هم موافق بودم
+خوبه ...فقط تو ...مشکل نداری ؟!
&نه کوچولو مشکل ندارم
+من کوچولو نیستم (اخم کیوت)
&(خنده لثه ای) تو راست میگی خانم ....کوچولو
+یاااا
+&(خنده)
داشتیم حرف میزدیم که یکدفعه ...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON#fake
پارت نهم
ویو ا.ت
تو افکار خودم بودم که...
که یونگی گفت
&ا.ت ببین من دوست دارم خیلی دوست دارم ...دلم ...دلم نمیخواد ببینم ناراحتی
+یعنی میگی...
&نامجون تو رو خرید که فقط جای خالی میا رو پر کنی
وگرنه اون دوست نداره
+من دوسش داشتم
&میدونم ...یه چند روز صبر کن از احساسات خودت مطمئن شو ...ببین اصلا خبرت رو میگیره یا نه
+باشه ....گوشیمو میدی ؟!
یونگی گوشیم رو داد صفحه گوشیو روشن کردم دیدم کلی پیام و تماس از دست رفته از نامجون بود
+تماس گرفته
&مهم نیست
یونگی دستاشو باز کرد
&بیا بغلم
محکم بغلش کردم
رو تخت دراز کشیدیم و منو بیشتر تو بغل خودش کشید
&هومم دلم برات تنگ شده بود
+منم داداشی
پرش زمانی به فردا صبح
از خواب بلند شدیم و صبحانه خوردیم به گوشیم نگاه کردم نامجون ویس داده بود به ویسش گوش دادم
_ا.ت خوبی ؟! ....کجایی ؟! تروخدا جواب بده ...بهم بگو کجایی میام دنبالت نمیزارم پیش داداشت باشی اگر ویسم رو گوش دادی زنگ بزن
(صفحه چت ا.ت و نامجون )
+چیکار داری ؟!
سریع جواب داد
_ا.ت کجایی ؟! حالت خوبه ؟!
+آره حالم خوبه
_کجایی؟!
+پیش داداشم
_خب کجا ؟!
+یه کشور دیگه
_کشور دیگه ؟! شوخی میکنی؟! ا.ت کجایی راستش رو بگو
+من باهات شوخی ندارم یه کشور دیگه هستم همراه با داداشم
_ا.ت
+میشه دیگه پیام ندی ؟! نمیخوام باهات حرف بزنم
_ا.ت چیشده ؟!
_ا.ت جواب بده
_ا.ت
_ا.تتت
(پایان چت)
&چیشد ؟!
+هیچی ...هیونگ
&هومم
+من تصمیم رو گرفتم
&خب؟!....برمیگردی کره ؟!
+خب راستش ...نه ...برنمیگردم فعلا میخوام همینجا باشم
&من به نظرت احترام میزارم ....حتی اگر میرفتی کره هم موافق بودم
+خوبه ...فقط تو ...مشکل نداری ؟!
&نه کوچولو مشکل ندارم
+من کوچولو نیستم (اخم کیوت)
&(خنده لثه ای) تو راست میگی خانم ....کوچولو
+یاااا
+&(خنده)
داشتیم حرف میزدیم که یکدفعه ...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON#fake
۴.۰k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.