وقتی نامادری تو رو به اون می فروشه

وقتی نامادری تو رو به اون می فروشه
پارت یازدهم
ویو ا.ت
@ما تو رو گرفتیم که رایگان باشه نه اینکه حقوق بدیم
&یونگی:والا
+بالاخره من آدم معروفی هستم باید پول بدید
&معروف؟!
+آره دیگه سفیر برند شما هستم
@هیونگ این ضرر میزنه که
&همون ولش دنبال یکی دیگه میگردیم
+نه نه باشه ...میام حالا با هم کنار میایم
@&: :/

+میگم اینجا اتاق من کجاست ؟!
&همون طبقه بالا کنار اتاق من
+آها
داشتیم حرف می‌زدیم که گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب دادم که ....
ویو نامجون
به گوشی ا.ت زنگ میزدم اما دردسترس بود یا گوشی شو عوض کرده یا منو بلاک کرده
جیمین:چیشد هیونگ ؟!
_دردسترسه
جین:شاید گوشی شو عوض کرده
_نمیدونم
کوک:هیونگ بیا با گوشی من زنگ بزن
_اوکی بده گوشیت رو
گوشی کوک رو گرفتم و به شماره ا.ت زنگ زدم بعد از سه تا بوق جواب داد
+بفرمایید ؟!
_....
+الو ؟!
_....
+جناب لطفاً جواب بدید
تلفن رو قطع کردم
تهیونگ:هیونگ چیشد پس چرا حرف نزدی؟!
_نمیدونم ...نمیتونم
جیهوپ:مهم نیست حالا تو یه زمان بهتر حرف می‌زنی
ویو ا.ت
شماره ناشناس رو جواب دادم هرچی الو الو کردم کسی حرف نمی‌زد بعد از یک دقیقه قطع کرد خدایا رفتم بالا تو همون اتاقی که یونگی گفت رو تخت دراز کشیدم یعنی نامجون داره چیکار می‌کنه؟! واقعا منو دوست نداره ؟!
پس اون همه پولی که داده بود چی بود ؟! چرا اون همه زنگ زد بهم با اینکه یونگی پولش رو داده بود با همین فکر ها کم کم خوابم برد
ویو نامجون
جین:دوسش داری ؟!
_کی رو ؟!
ته:ا.ت رو میگه
_نمیدونم ...فقط دلم براش تنگ شده ...از وقتی که بود دیگه نبود میا رو حس نکردم
جیهوپ:پس دوسش داری دیگه
کوک:نظرت چیه بریم کشوری که اونجا هستند
_ما چمیدونیم اونا کجا هستن
کوک:چرا دیگه یونگی هیونگ تو آمریکا شهر نیویورک خونه داشت ...پس ممکنه اونجا باشن
_اره ها
جیمین:بلیط بگیرم هیونگ؟!
_اره ...اگر میتونی
جیمین رفت تو سایت و بلیط گرفت
جیمین:شیش تا بلیط برای فردا شب ....پرداخت شد
_چرا شیش تا ؟!
جین:ما هم هستیم دیگه
_پوفف ...اوکی
پرش زمانی به فردا شب ویو نامجون
تو فرودگاه بودیم که اسم پرواز ما رو خوندن و رفتیم سوار شدیم و ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON#fake