سرمو ک بالا اوردم اولین چیزی ک دیدم پوزخند کوک بود

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙
𝑃𝐴𝑅𝑇: 60
____


سرمو ک بالا اوردم اولین چیزی ک دیدم پوزخند کوک بود.....
اون پوزخند.....بهم نشون میداد ک چطوری بردش شدم......نشون میداد ک کی بودم و الان کی هستم....

همونطوری ک قفل هم بودیم کتشو انداخت رومو ب سمت لبه استخر میرفت..... وقتی درو اتاقو باز کرد انداختم روی تخت....اصلا بهم نگاه نکرد ک زندم یا مرده....بعد چند دقیقه صدای دوش اب بلند شد.....پاشدمو ی حوله دراوردمو بدنمو باهاش خشک کردم...لباسامو ک خواستم بپوشم چشم ب اینه خورد......ب حدی گردنم کبود بود ک انگار با ی میله اهنی بهش ضربه زدن.....لباسامو پوشیدم......

ات:موهام؟خشک کنم؟بیخیال حسش نیست

خودمو انداختم روی تختو ملافه رو ب خودم پیچوندم از گرمی ملافه چشام داشت گرم میشد.....بعد چند مین چیزی نفهمیدم

ویو کوک از حموم ک درومدم ات تو اتاق نبود خواستم برم پایین دنبالش ک چشم ب ملافه پیچیده شده افتاد....عجب ادمیه...

کوک: چرا اینجوری خوابیدی؟
کوک:ات؟

خوابیده بود.....ی حوله انداختم روی سرمو نشستم روب روی ات و شرو ع ب خشک کردن موهام کردم......
مثل فرشته ها خوابیده بود.....


کوک:ایکاش اخلاق صگتم مثل قیافت بود....دیگه چه غمی میموند اون موقع*لبخند*
دیدگاه ها (۴۰)

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 61____ویو ات با درد بدی تو معدم چشامو با...

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 62____ات:من خوبم*چشم بسته*کوک:اره ارواح ...

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 59____ویو ات داشتم یخ میزدم تمام وجودم خ...

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 58____ویو ات سعی کردم خودمو ازش جدا کنم ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 31ویو ات*ات. چیزی نیست*ارومجی. مطمئنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط