غمگین نیستم نه

غمگین نیستم ، نه .
رنجور یا مایوس یا حتی خسته هم نیستم .
فقط دیگر همه‌چیز را چنان که هست ، پذیرفته‌ام . حالا ایستاده‌ام در مسیر بادهای سرد ، در پایان تمام رویاها ، و از انقراض خودم لذت می‌برم .
دیدی ؟ عاقبت یاد گرفتم معاشرت با خودم را دوست بدارم .
حیف که برای همه‌چیز دیر شده‌است . . .


پ.ن: اما به یاد ماندنی ترین آدم‌ها در زندگیتان کسانی هستند که دوستتان داشته‌اند،
هنگامی که خیلی دوست داشتنی نبوده‌اید!
دیدگاه ها (۲۳)

کجاست وطن؟ جایی که آدمها همزبانت هستند اما چندان کلمات مشترک...

نه، والله که منصفانه نیست. باید یک راهی باشد که نشانمان بدهد...

چتیدن، ریخت و پاش بیهوده کلمات است. ابتذال واژگان. مجال ِمضح...

عزیزم ما برای عشق زاده نشده‌ایم، ما دانه‌های کوچک رنجیم، کاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط