دیدار اول ..

ویو لینو
وای وای وای باورم نمیشه دوباره دیدمش واییی ( داد )
ات : آنا چه عجیب دوبار تا حالا باهاش برخورد کردم باحاله نه ؟
آنا : اره باحاله
لینو
رفتم پیش هان تا باهاش مشورت کنم
لینو : سلام
هان : سلام پسر چی شده
لینو : خب اممم من عاشق شدم
هان : واو واقعا خب بردار زنم کیه ؟
لینو : ( خنده ) خب یادته دو سال پیش با هم رفتیم ساحل
هان : واقعا چه انتظاری از من داری ؟
لینو : یاا میلک شیک خریدیم و
هان : اهاا خب ؟
لینو : اون دختره بود خورد بهم
هان : ام اره
لینو : خب من بهت نگفتم ولی همونجا واقعا عاشقش شدم حتی این دو سال بخاطرش رفتم تراپی
هان : پشمامم توی عوضی چرا بهم نگفتی
لینو : بعد امروز دوباره دیدمش و ازش شماره گرفتم خواستم بپرسم همین الان بهش زنگ بزنم باهاش قرار بزارم یا بعدا
هان : خب به نظرم فردا بعدش اینم هست سعی کن کم کن بهش اعتراف کنی
لینو : او خب مرسی خدافظظ
هان : وای پسر
~ پسرک داستان ما از شدت دوق رفت و شروع کرد به خرید لباس دلش میخواست برای فردا بی نقص باشه
لینو : اه خسته شدم خب حالا فقط مونده گل
صبح ~
لینو در حال زنگ زدن به ات :
ات : بله
لینو : سلام لینو ام صبح دیدمتون
ات : اوه بله سلام خب کاری با من داشتید
لینو : اره خب خواستم بگم میتونید برای فردا شام هم رو ببینم
ات : اره حتما چرا که نه
لینو : پس میبینت
ات : خداحافظ
~شب ~
ات : یه لباس پوشیدم یکم باز بود ولی اشکالی نداره
ات ویو : سوار ماشین شدم و رفتم
( ات میرسه )
گارسون : سلام خوش آمدید کدوم میز رو انتخاب می‌کنید ؟
ات : مرسی مهمون آقای لینو هستم
گارسون : اها بله بفرمایین
ات ممنون ( نشست )
لینو : سلام ( ذوق زده )
ات سلام خوشحالم دوباره میبینمتون‌
لینو : خب منم همینطور راستی این کلا برای شماست
ات : وایی واقعا ممنونم اینا خیلی خوشگلن
لینو : خب من یه سوال دارم که ممکنه شخصی باشه اشکالی نداره ؟
ات : ام خب نه بفرمایید
لینو : شما تا حالا دوست پسر داشتید ؟
ات : نه
لینو : واقعا
ات : اره عجیبه ؟ ( خنده )
لینو : نه نه منظورم این نبود ( خنده )

لینو : هنوزم مثل همون زوری که دیدمت میدرخشی
ات : چی
لینو : یعنی ام هیچی
دیدگاه ها (۱)

دیدار اول ..

دیدار اول ..

دیدار اول ..

دیدار اول …

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط