ماه و خورشید
گروه
پارت ۱۹
دومین : تو قرار نیست از راه کتک ادم بشی پس بهتره که یه جور دیگه آدما کنم
شیا : افرین داداشی بهتره بکنیش تا بزنیش
کوک : دستتو بکش
دومین : بچه ها بیارینش تو اتاق من
اومدن دستامو گرفتن
دوهیون : چرا هیچ مقاومتی نمیکنه
شیا : خوننننننننننننننننننننن
پانسمان پهلوم پاره شده بود و از درد نمیتونستم چیزی بگم
ولم کردن که اون تهیونگ اومد گرفتم
شیا : عزیزم ولش کن بیا بریم
ته : من هیچ کاری با تو ندارم تو خیلی هرزه ای " داد "
دومین : خودش داره میمیره نمیخواد تلافی کنم بریم شیا
همشون رفتن
دستمو گذاشتم رو پهلوم و رفتم بیرون که همون تهیونگ اومد بلندم کرد و بردم اتاق درمان
ته : خانم پرستار بیاین ایشون خون ریزی دارن
اومد پانسمانمو عوض کرد
پرستار : زخم ایشون خیلی بده فقط میتونیم یه کار کنیم اونم بخیه با تار عنکبوته که جذب بدن بشه
کوک : امتحان کردم هیچ فرقی نکرد
یه آمپول کنار زخمم زد که هیچ دردی نداشت
پرستار : تهیونگ جان اگه میشه و مشکلی نداری ببرش تو اتاقش تا آسیب نبینه
ته : باشه
بلندم کرد و بدون اینکه بزارم حرفی بزنم بردم بیرون که اون مدیر احمقو دیدیم
مدیر : او سلام تهیونگ جان شما دوتا اتاقتون یکی شده منم به دوهیون و ارویین گفتم وسیله هاتو ببره تو اتاق تهیونگ
حرفی نزدم چون باعث بدتر شدن حالم میشه
ته : اقای مدیر امروز دومین قصد تجاوز به اینو داشت
مدیر : حتما بهش رسیدگی میکنم چون ون به هر دختر تجاوز کرده فیلمشو پخش کرده
ته : چه بی شرمه خب من برم دیگه
منو برد تو اتاق خودش و گذاشتم رویه تخت
ته : خب ببین این تخت توعه اوکی و از این به بعد قراره ت این اتاق باشی
کوک : باشه
که دوهیون وسیله هامو اورد و رفت منم وسیله هامو مرتب چیندم و خوابیدم
صبح روز بعد
ویوی کوک
از خواب بلند شدم به دورو برم نگاه کردم گوشیمو برداشتم و با کیفم رفتم بیرون که دومین رو دیدم
دومین : تو به مدیر گفتی من میخواستم چیکار کنم
یغمو گرفت
ته : من گفتمجناب دومین
دومین : ببخشید تهیونگ که مزاحم شدم ولی من باید یه نفرو آدم کنم
با لگد زدم تو شکمش
کوک : منم اعصابم تا یه حدی آرومه
شیا : داری چه گوهی میخوری
کوک : شرمنده من شما رو نمیخورم
دومین : ماشا الله زون دراز شدی
کوک : توهم آب رفتی که قدت چند کوچولو
دومین : اییشششششششش
رفتن
ته : بلد شدی حرف بزنی
کوک : ممنونم که دیشب منو بردین اتاق درمان
ته : خواهش میکنم
دوهیون : کوک بریم سرکلاس
هراهشون رفتم و نشستم اخرین میز کنارم یه دختری بود که خیلی کیوت بود و جلوی اون هاری و شینا بودن جلوی منم دوهیونو ارویین
استاد ایم : سلام به همه ی دانش آموزای گلم امروز ماد در خدمت جئون جونگکوک هستیم دانش آموز کره ای که تازه به اینجا اومده
بعد کلاس برگشتم تو اتاق که ...
🌑🌕
پارت ۱۹
دومین : تو قرار نیست از راه کتک ادم بشی پس بهتره که یه جور دیگه آدما کنم
شیا : افرین داداشی بهتره بکنیش تا بزنیش
کوک : دستتو بکش
دومین : بچه ها بیارینش تو اتاق من
اومدن دستامو گرفتن
دوهیون : چرا هیچ مقاومتی نمیکنه
شیا : خوننننننننننننننننننننن
پانسمان پهلوم پاره شده بود و از درد نمیتونستم چیزی بگم
ولم کردن که اون تهیونگ اومد گرفتم
شیا : عزیزم ولش کن بیا بریم
ته : من هیچ کاری با تو ندارم تو خیلی هرزه ای " داد "
دومین : خودش داره میمیره نمیخواد تلافی کنم بریم شیا
همشون رفتن
دستمو گذاشتم رو پهلوم و رفتم بیرون که همون تهیونگ اومد بلندم کرد و بردم اتاق درمان
ته : خانم پرستار بیاین ایشون خون ریزی دارن
اومد پانسمانمو عوض کرد
پرستار : زخم ایشون خیلی بده فقط میتونیم یه کار کنیم اونم بخیه با تار عنکبوته که جذب بدن بشه
کوک : امتحان کردم هیچ فرقی نکرد
یه آمپول کنار زخمم زد که هیچ دردی نداشت
پرستار : تهیونگ جان اگه میشه و مشکلی نداری ببرش تو اتاقش تا آسیب نبینه
ته : باشه
بلندم کرد و بدون اینکه بزارم حرفی بزنم بردم بیرون که اون مدیر احمقو دیدیم
مدیر : او سلام تهیونگ جان شما دوتا اتاقتون یکی شده منم به دوهیون و ارویین گفتم وسیله هاتو ببره تو اتاق تهیونگ
حرفی نزدم چون باعث بدتر شدن حالم میشه
ته : اقای مدیر امروز دومین قصد تجاوز به اینو داشت
مدیر : حتما بهش رسیدگی میکنم چون ون به هر دختر تجاوز کرده فیلمشو پخش کرده
ته : چه بی شرمه خب من برم دیگه
منو برد تو اتاق خودش و گذاشتم رویه تخت
ته : خب ببین این تخت توعه اوکی و از این به بعد قراره ت این اتاق باشی
کوک : باشه
که دوهیون وسیله هامو اورد و رفت منم وسیله هامو مرتب چیندم و خوابیدم
صبح روز بعد
ویوی کوک
از خواب بلند شدم به دورو برم نگاه کردم گوشیمو برداشتم و با کیفم رفتم بیرون که دومین رو دیدم
دومین : تو به مدیر گفتی من میخواستم چیکار کنم
یغمو گرفت
ته : من گفتمجناب دومین
دومین : ببخشید تهیونگ که مزاحم شدم ولی من باید یه نفرو آدم کنم
با لگد زدم تو شکمش
کوک : منم اعصابم تا یه حدی آرومه
شیا : داری چه گوهی میخوری
کوک : شرمنده من شما رو نمیخورم
دومین : ماشا الله زون دراز شدی
کوک : توهم آب رفتی که قدت چند کوچولو
دومین : اییشششششششش
رفتن
ته : بلد شدی حرف بزنی
کوک : ممنونم که دیشب منو بردین اتاق درمان
ته : خواهش میکنم
دوهیون : کوک بریم سرکلاس
هراهشون رفتم و نشستم اخرین میز کنارم یه دختری بود که خیلی کیوت بود و جلوی اون هاری و شینا بودن جلوی منم دوهیونو ارویین
استاد ایم : سلام به همه ی دانش آموزای گلم امروز ماد در خدمت جئون جونگکوک هستیم دانش آموز کره ای که تازه به اینجا اومده
بعد کلاس برگشتم تو اتاق که ...
🌑🌕
۵.۹k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.