چندپارتی

#چند_پارتی
وقتی خیلی تح. ریک شدی و به یکی می. دی ولی پرد. تو داری و خودش پرد. تو میزنه ورژن تهیونگ
پارت 1
سلام من ا. تم یک ساله با تهیونگم و چندوقت پیش تهیونگ منو به خانوادش معرفی کرد و ما به زودی نامزد میکنیم و من خیلی تهیونگ رو دوست دارم و از بودن باهاش خوشحالم...

سلام من تهیونگم و یه ساله با ا. تم و چندوقت پیش ا. ت رو به خانوادم معرفی کردم و قراره به زودی با ا. ت نامزد کنیم و خیلی دوسش دارم و پیشش حالم خوبه...
ویو ا. ت
امروز میا کلی اسرار کرد که بریم بار هر چی گفتم ن هی قسمم داد ( ات ☆میا)
☆ا. ت جون من بیا دیگه بریم بار
ببین نمیشه تهیونگ بفهمه منو میکشه
☆ببین اصلا تهیونگ نمیفهمه زود برمیگردیم
میا ن ببین بفهمه منو به چوخ میده نمیشه
☆جون من جون تهیونگ بریم توروخدا 🥺
دهنت سرویس باشه ولی زود برمیگردیم (نرو قراره به چوخ بری)
☆میسیییی
بعد رفتن میا بعد دوساعت پاشدم که اماده شم رفتم یه دوش چند مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین پوستیم رو انجام دادم و یه لباس نسبتن باز پوشیدم رنگ کفش و لباسم قرمزه یه ارایش لایت کردم و رفتم دنبال میا
چند مین بعد
رسیدم دم خونه میا یه بوق زدم که سریع اومد بیرون انگار اماده بود بوق بزنم بپره بیرون ای خدا
☆سلام خانم
سلام زود باش بریم که باید زودم برگردیم
☆اوف باشه بابا از الان شروع نکن
حاجی خودت که میدونه
☆اوکی اوکی بریم
رسیدیم بار تا پامون رو داخل بار گذاشتیم دود سیگار و بوی الکل محکم خورد تو صورتمون هموجا یه حسی گفت برگرد اما باز رفتم داخل (نرو جان مادرت نرووووو)
رفتیم و یه الکل 90 درصد گفتیم برامون بیارن و میا هم زنگ زد دوست پسرش دوست. پسرش اومد انقد خوردم که از مستی هیچی حالیم نبود و میا هم نبود احتمالا با دوست پسرش اره (میا و ا.ت تازه باهم دوست شدن و میا از تهیونگ خوشش میاد اینا همه نقشه بوده که تهیونگ و ا ت رو از هم جدا کنه حالا متوجه میشید منظورم چیه)
اوف چرا انقد گرمه دارم از گرما میپزم چرا بدنم داره نبض میزنه اخ مثل عذابه یه پسره یهو از ناکجا اباد اومد و منو براید.پ بغل کرد و برد تو یکی از اتاقا و منو گذاشت. رو تخت و
هی برو اونور من دوست. پسر دارم (با حال بد )
؟ هی بی. ب ضد حال نزن ببن حالتو
گفتم (که پسره به لب. ای ا.ت حمله کرد و شروع کرد به بو. سیدن ا.ت )
ویو میا
یس نقشه گرفت با ا. ت به بار رفتیم و یه الکل 90 درصد سفارش داد بدون اینکه بفهمه تو الکلش پودر تح. ریک کننده ریختم و اونم تا اخر خورد از یه طرف مست بود و از طرف دیگه تح. ریک شده بود قبل اومدن با یکی از دوستام که اسمش الکس بود حرف زده بودم به الکس علامت دادم که بیاد و ا. ت رو ببره تو اتاق و ترتیبش رو بده الان وقته اینه که به تهیونگ زنگ بزنم هع تهیونگ مال منه ن تو ا.ت
به مناسبت سال نو ✨
دیدگاه ها (۴)

#چند_پارتیپارت دو(تمام مکالمه تهیونگ با لحن سرد حرف خواهد زد...

#چند_پارتیپارت 3_ا. ت عزیزم همه چی رو از اول بگو (همه چی رو ...

وایب خوناشام کوچولو

#خوناشام_کوچولو پارت 45که یهو دیدیم کوک افتاد او.. اون بیهوش...

پارت ۷۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۵ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط