سرم به سنگِ نخواستنت خورد؛
سرم به سنگِ نخواستنت خورد؛
باز از خواستنت برنگشتم...
بیشتر دلم آغوشت را خواست،
غرق شدن تویِ امنیت را
و در امنِ شانه هایت دغدغه ی هیچ چیز را نداشتن...
سرم به سنگِ نخواستنت خورد؛
از خواستنت برنگشتم...
زخمِ عشق از خودِ عشق هم عزیز تر است،
حتی اگر زخمِ نخواستن باشد...
#فاطمه_جوادی
باز از خواستنت برنگشتم...
بیشتر دلم آغوشت را خواست،
غرق شدن تویِ امنیت را
و در امنِ شانه هایت دغدغه ی هیچ چیز را نداشتن...
سرم به سنگِ نخواستنت خورد؛
از خواستنت برنگشتم...
زخمِ عشق از خودِ عشق هم عزیز تر است،
حتی اگر زخمِ نخواستن باشد...
#فاطمه_جوادی
۴۱۰
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.