اهم اهم حمایت کم شده اگه این پست حمایت نشه من میرم از ویس
پارت۲ فصل ۳ شوهر خون اشام من *نابودی مطلق در شب تاریک یتیم خانه*😪😪
*ویو لونا*
سر میز شام کلی خندیدیم و شوخی کردیم ایکاش میون هم اینجل میبود،
بعدش من رفتمتو اتاقم خودمو انداختم رو تخت و کوک هم اومد
پیشم و لولا هم رفت تو اتاق هشتم طبقه دوم ، من و کوک بیدار بودیم و سرمون تو گوشیامون بود ولی فکنم لولا خوابید.
*پایان ویو*
*ویو یینا=اسم واقعی میون جئونگ*
بابا منو از بازی خارج کرد ، لعنتی دوباره بیدار شدم اگه اب بدنم خشک
نشده بود صد سال سهله هزار سال سیاه بیدار نمیشدم.
اینجا یتیم خونه نیست شکنجه گاه منه اینجا قدرت دست اونیه که زور میگه
*پایان ویو*
میون جئونگ: سریع پاشدم و رفتم یچیزی خوردم و رفتم تو انباری
، اره انباری تنها جایی که در امانم و میتونم راحت استراحت کنم، و بهتر از اون اینجا انتنشم خوبه، اماس ویرو گذاشتم رو سرم و وارد بازی شدم
*پایان فلش بک*
کوک: با لونا رو تخت دراز کشیده بودمو سرم تو مبایلم بود ، که یهو از اماس ویرم یه پیامک اومد، سریع بازش کردم
*پیامکی که به گوشیش اومده*
میون جئونگ: بابا لطفا بیاید توبازی کار واجب دارم
*پایان پیامک*
کوک: با خوندنش حس کردم بدنم خشک شده لونا هم بعد دوثانیه اینجوری شد
پایان پارت ۲
اصلا قهرم از ویس میرم😞😢😢
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.