بازگشت فرمانده

پارت۴
ا.ت خشکش زده بود....
چی چی داری میگی تو برا خودت....
٪میگن فرمانده ارتش اطلاعات جلسه ی بین المللی مافیا رو لو داده رییس درمورد فرمانده ارتش تحقیق کرد و رسید به تو همه گیمون تعجب کردیم ولی رییس میخاست مطمعن بشه که کار تو نبوده و تا مطمئن نشده به رییس(جونگکوک)چیزی نمیگه.
ا.ت خشکش زده بود که صدای اروم قدم های جونگکوک را توی راه رو ها شنید..تائه هیون فورا به سکت پنجره رفت و پرید پایین.که پر باز شد و جونگکوک با موهای خیسش وارد اتاق شد.اما نگاهش سرد تر از قبل بود.
ا.ت یک لبخند زد و سمت جونگکوک رفت و دستاشا دور جونگکوک حلقه کرد.
با سایه هام اقای جعون.
جونگکوک هم دستاشا دور کمر ا.ت حلقه زد و اونا بوسید....بعد از چند مین جدا شدند.
-یادت باشع سایه ها همیشه صاحب دارن خانم جعون...
باشه یادم هست ...
ا.ت ویو
روی تخت بودیم که جونگکوک دستاشا دور کمرم انداخت و منا به سمت خودش کشید و صورتشا برد توی گردنم
-بگیر بخاب فردا هم میتونی فکر کنی اما الان وقت خوابه...
چشم رییس ...بگیر بخاب
ـچشم عشقم....
دیدگاه ها (۴)

بازگشت فرمانده

سلام بچه ها....استایل و موتور ا.ت را گذاشتم،🫀

بازگشت فرمانده

بازگشت فرمانده

پارت ۳۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط