p2
p2
خیلی نارحت بودم بخاطر همین گوشیمو درآوردم و
داخل فضای مجازی یکم گشتم تا یه کلیپ دیدم...
داخل کلیپ یه نماد گذاشته بود و میگفت این کدو روی پیشونی روی زانو و زیر تختتون با خودکار قرمز و مشکی بکشین من عاشق اینجور چیزا بودم ولی نمیدونستم بعدش چه اتفاقی میفته ولی بعدش با خودم فکر کردم حدش مرگه دیگه مگه نه؟ منم که به نفعمه بمیرم، پس اون نمادو با خودکارم کشیدم و بعدش برا خودم خوابیدم...
صبح که بیدار شدم یه کش به بدنم دادم و دیدم اون نماد هیچ کاری نکرده تعجبم نداشت همیشه همینجوره پاشدم و رفتم پیش پنجره کوچیکی که تار عنکبوت دورش بود و بیرونو نگاه کردم، هیچکس نبود!
_ی. ی. یعنی چی؟
ترسیدم دستام داشتن میلرزیدن
_آخه یعنی چی؟ نه داخل خیابون نه تو کوچه ها نه...... هیچکس نبود.
یه شال بزرگ روی شونه هام زدم و از اتافم رفتم بیرون رفتم تا اون مردرو پیدا کنم حتی اونم نبود رفتم داخل خیابون داخل مغازه ها، خیابون ها،فروشگاه ها، کافه هاو... گشتم هیچکس نبود؛ حتی زنگ خونه هاهم زدم هیچکسی جوابمو نداد.
مثل چیی ترسیده بودم(😂)دوباره برگشتم مسافرخونه و رفتم داخل اتاقم گوشیمو گرفتم تا به یکی زنگ بزنم یا حداقل پلیس!، هرکاری کردم روشن نشد انگار که خاموشه برگشتم بیرون و به سمت تلفن مسافرخونه رفتم اونم نتونست زنگ بزنه رفتم بیرون و تلفن های چند فروشگاهم چک کردم، نتونستم هیچ کاری کنم انگار که نه آنتن بود نه شارژ و نه اینترنت، بیشتر گشتم هیچکس نبود تمام روزو داشتم دنبال آدم میگشتم ولی هیچکس نبود
ولی خب میتونستم هرچیزی رو از داخل مغازه ها بردارم.
چند روز بعد*
چندروز گذشته بود ولی هنوز نتونستم کسیو پیدا کنم، دوباره برای نهار به مغازه.....(حالا یه اسمی) رفتم یه کیک و شیر برداشتم که یهو چشمم به تاریخ تولید شیره خورد، چییییی؟ ۱۵٠۴/۳/۱یعنی چی آخه؟ من سال۱۴٠۲خوابیدم، تو شک بودم، آخه یعنی چی؟ یعنی من اینقد تو خواب بودم؟ نه اصلا امکان ندار، اصلا فکر کن من اینهمه سال خوابیدم مردم چرا ناپدید شدن؟
داشتم میرفتم از مغازه بیرون که دیدم یه...
شرایط پارت بعد: ۵لایک
کامنت۱٠
خیلی نارحت بودم بخاطر همین گوشیمو درآوردم و
داخل فضای مجازی یکم گشتم تا یه کلیپ دیدم...
داخل کلیپ یه نماد گذاشته بود و میگفت این کدو روی پیشونی روی زانو و زیر تختتون با خودکار قرمز و مشکی بکشین من عاشق اینجور چیزا بودم ولی نمیدونستم بعدش چه اتفاقی میفته ولی بعدش با خودم فکر کردم حدش مرگه دیگه مگه نه؟ منم که به نفعمه بمیرم، پس اون نمادو با خودکارم کشیدم و بعدش برا خودم خوابیدم...
صبح که بیدار شدم یه کش به بدنم دادم و دیدم اون نماد هیچ کاری نکرده تعجبم نداشت همیشه همینجوره پاشدم و رفتم پیش پنجره کوچیکی که تار عنکبوت دورش بود و بیرونو نگاه کردم، هیچکس نبود!
_ی. ی. یعنی چی؟
ترسیدم دستام داشتن میلرزیدن
_آخه یعنی چی؟ نه داخل خیابون نه تو کوچه ها نه...... هیچکس نبود.
یه شال بزرگ روی شونه هام زدم و از اتافم رفتم بیرون رفتم تا اون مردرو پیدا کنم حتی اونم نبود رفتم داخل خیابون داخل مغازه ها، خیابون ها،فروشگاه ها، کافه هاو... گشتم هیچکس نبود؛ حتی زنگ خونه هاهم زدم هیچکسی جوابمو نداد.
مثل چیی ترسیده بودم(😂)دوباره برگشتم مسافرخونه و رفتم داخل اتاقم گوشیمو گرفتم تا به یکی زنگ بزنم یا حداقل پلیس!، هرکاری کردم روشن نشد انگار که خاموشه برگشتم بیرون و به سمت تلفن مسافرخونه رفتم اونم نتونست زنگ بزنه رفتم بیرون و تلفن های چند فروشگاهم چک کردم، نتونستم هیچ کاری کنم انگار که نه آنتن بود نه شارژ و نه اینترنت، بیشتر گشتم هیچکس نبود تمام روزو داشتم دنبال آدم میگشتم ولی هیچکس نبود
ولی خب میتونستم هرچیزی رو از داخل مغازه ها بردارم.
چند روز بعد*
چندروز گذشته بود ولی هنوز نتونستم کسیو پیدا کنم، دوباره برای نهار به مغازه.....(حالا یه اسمی) رفتم یه کیک و شیر برداشتم که یهو چشمم به تاریخ تولید شیره خورد، چییییی؟ ۱۵٠۴/۳/۱یعنی چی آخه؟ من سال۱۴٠۲خوابیدم، تو شک بودم، آخه یعنی چی؟ یعنی من اینقد تو خواب بودم؟ نه اصلا امکان ندار، اصلا فکر کن من اینهمه سال خوابیدم مردم چرا ناپدید شدن؟
داشتم میرفتم از مغازه بیرون که دیدم یه...
شرایط پارت بعد: ۵لایک
کامنت۱٠
۵.۱k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.