شیطان پارت نوزدهم

شیطان ( پارت نوزدهم )
* ویو ا/ت *
ا/ت : مامان...اینجا چه خبره؟!
م/ا : ژولیت ، همون روان شناسه !
ا/ت : اون مرده؟!
م/ا : آره...
ا/ت : چرا جسدشو اینجا پیدا کردن؟!
م/ا : مثل اینکه میخواسته از جاده بره و ماشین بهش زده...!
ا/ت : خدااااا...!
م/ا : هوففف...حالا برو داخل تا من درستش کنم!
ا/ت: اممم...باشه
رفتم داخل اتاقم و شوکه بودم...
ا/ت : چه عجیب....! نکنه کار کوک هست؟ آخه کوک با روان شناس چیکار داره؟!
آنقدر به کوک فکر کردم که یهو جلوم ظاهر شد!
ا/ت : یا خدا! ( ترسیده)
کوک : نترس...خودت منو احظار میکنی...خودت هم میترسی؟!
ا/ت : ولی من که احظارت نکردم!
کوک : وقتی زیاد بهم فکر میکنی یعنی به کمک نیاز داری...!
ا/ت : آهان...یه سوال ازت بپرسم؟!
کوک : چیه؟
ا/ت: روان شناس رو تو کشتی؟!
کوک : اممم...آره...!
ا/ت : چرااا...؟!!!
کوک : اون اضافه بود...تو دیوونه نیستی! و نیاز به روان شناس نداری...!
ا/ت : راست میگی...منطقیه.
کوک : من دیگه میرم!
ا/ت : باشه...!
کوک دوباره ناپدید شد و رفت.
ا/ت : هعی...چه زندگی عجیبی....!
* شب *
من دوباره رفتم پیش کوک و اون هر شب منو به جا های مختلف می‌برد.
ا/ت:خیلی هیجان انگیزه....!!


میدونم کمه....به روم نیارین🗿🚬
دیدگاه ها (۱۰)

شیطان ( پارت بیستم) * ویو ا/ت * الان یه چندین روز ، نزدیک به...

شیطان ( پارت بیست و یکم ) * ویو ا/ت * میخواستن آتیش بریزن رو...

شیطان ( پارت هجدهم ) * ویو ا/ت * من خیلی با کوک حالم بهتره.....

شیطان( پارت هفدهم ) * ویو ا/ت * ا/ت : آره...راس میگی! یه سوا...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط