تو ای رویت چراغ و چشم خانه
تو ای رویت چراغ و چشم خانه
بدونت غمکده شد آشیانه
مذاب غم ز دل تا دیده سر رفت
کشیده غصه از هر سو زبانه
پریشان قلب من چون بید مجنون
نکرده زلف ها را بی تو شانه
نشسته طفل دل بیدار تا صبح
گرفته هی نبودت را بهانه
گلویش را گرفته بغض و ماتم
چو مرغی بی پر و بی آب و دانه
بیا ای مهربان شاد است دشمن
کشیده بهر من خط و نشانه
عدویی که همیشه در کمین بود
نموده تیر کین سویم روانه
بیا تا ساز قلبم را کنی کوک
بدون تار و بی چنگ و چغانه
نبودی تا ببینی با اجل هم
ز ناچاری زده دل چک وَ چانه
کمی مهلت گرفته تا بیایی
بگیرد عطر تو گلهای خانه
بدونت غمکده شد آشیانه
مذاب غم ز دل تا دیده سر رفت
کشیده غصه از هر سو زبانه
پریشان قلب من چون بید مجنون
نکرده زلف ها را بی تو شانه
نشسته طفل دل بیدار تا صبح
گرفته هی نبودت را بهانه
گلویش را گرفته بغض و ماتم
چو مرغی بی پر و بی آب و دانه
بیا ای مهربان شاد است دشمن
کشیده بهر من خط و نشانه
عدویی که همیشه در کمین بود
نموده تیر کین سویم روانه
بیا تا ساز قلبم را کنی کوک
بدون تار و بی چنگ و چغانه
نبودی تا ببینی با اجل هم
ز ناچاری زده دل چک وَ چانه
کمی مهلت گرفته تا بیایی
بگیرد عطر تو گلهای خانه
- ۴.۶k
- ۲۹ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط