عشق مافیایی
عشق مافیایی
دختره باگریه رفت وسایلشو جمع کنه منم از اون پسره معذرت خواهی کردم و رفتم نشستم(بچه ها ات صاحب باره ولی زیاد اونجا نمیاد چون ستایش خوشش نمیاد عین دوستای من حوصله سر بر بچه مثبتتتتتت درد و نفریییین)
ستایش زیادی مشروب خورده بود هر کاری کردم نتونستم بلندش کنم بیشعور چقدر سنگینه
.آخخخخ مهره چهارم با دوازده جابه جا شد
^کمک میخواید
یاخدا حمله کردن برگشتم دیدم یکی از اون پسراس که سر اون میز روبرویی نشسته بودن داره نگاه میکنه
.نه ممنون خودم میتونم(ارواح عمت)
^ولی اینطور به نظر نمیرسه(باخنده)
دک توروحت ستی این همه مشروب چی بود خوردی داشتم همینجوری سر فوحش میکشیدم به ستایش که دیدم پسرا بلندش کرد دهنم واموند(بابااااااااخر زور)ستی پر پرش۵۸ کیلوعه
^کجاببرمش؟
.اهممممم ماشینم بیرونه
^اوکی
دیدم قیافه ستی داره یه جوری میشه نه نه نهههههههههه نگو ستی تگری بزنی میزنم توی دهنت ای واااااااااای دهنت و گا....دم ستییییییی
.ععععععع آقاااا تروخدا ببخشید این دوست من جنبشم زیر صفره
^اش اش اشکال نداره اوکیم(الله وکیلی)
.ممنون میشم بذارید اینجا مرسی واقعا معذرت میخوام شماره کارت بدین پولشو واریز کنم
^نه نه ممنون نمیخواد(باخنده زورکی)
.خب خیلی بد شد
^نه اوکیه بای
رفتم یواشکی به صندوق دار گفتم از اون میز پول نگیره اگه پرسیدن بگه برای جبران........
ویو یونگی
نامجون کجا موند آها اومد چرا لباسشو عوض کرده نمیدونم باو ول کن
،بریم حساب کنیم بریم خونه برای نقشه ی فردا باید آماده باشیم
کا اعضا:بریم
رفتیم صندوق حساب کنیم گفت رئس گفتن نمیخواد پول بدین برای جبران نامجون گفت
^یااااااامن که گفتم نمیخوااااااد
چی شده دیدم حال بچه ها خیلی خرابه گفتم اوکی رفتم از نامجون پرسیدم برام گفت چی شده....
دختره باگریه رفت وسایلشو جمع کنه منم از اون پسره معذرت خواهی کردم و رفتم نشستم(بچه ها ات صاحب باره ولی زیاد اونجا نمیاد چون ستایش خوشش نمیاد عین دوستای من حوصله سر بر بچه مثبتتتتتت درد و نفریییین)
ستایش زیادی مشروب خورده بود هر کاری کردم نتونستم بلندش کنم بیشعور چقدر سنگینه
.آخخخخ مهره چهارم با دوازده جابه جا شد
^کمک میخواید
یاخدا حمله کردن برگشتم دیدم یکی از اون پسراس که سر اون میز روبرویی نشسته بودن داره نگاه میکنه
.نه ممنون خودم میتونم(ارواح عمت)
^ولی اینطور به نظر نمیرسه(باخنده)
دک توروحت ستی این همه مشروب چی بود خوردی داشتم همینجوری سر فوحش میکشیدم به ستایش که دیدم پسرا بلندش کرد دهنم واموند(بابااااااااخر زور)ستی پر پرش۵۸ کیلوعه
^کجاببرمش؟
.اهممممم ماشینم بیرونه
^اوکی
دیدم قیافه ستی داره یه جوری میشه نه نه نهههههههههه نگو ستی تگری بزنی میزنم توی دهنت ای واااااااااای دهنت و گا....دم ستییییییی
.ععععععع آقاااا تروخدا ببخشید این دوست من جنبشم زیر صفره
^اش اش اشکال نداره اوکیم(الله وکیلی)
.ممنون میشم بذارید اینجا مرسی واقعا معذرت میخوام شماره کارت بدین پولشو واریز کنم
^نه نه ممنون نمیخواد(باخنده زورکی)
.خب خیلی بد شد
^نه اوکیه بای
رفتم یواشکی به صندوق دار گفتم از اون میز پول نگیره اگه پرسیدن بگه برای جبران........
ویو یونگی
نامجون کجا موند آها اومد چرا لباسشو عوض کرده نمیدونم باو ول کن
،بریم حساب کنیم بریم خونه برای نقشه ی فردا باید آماده باشیم
کا اعضا:بریم
رفتیم صندوق حساب کنیم گفت رئس گفتن نمیخواد پول بدین برای جبران نامجون گفت
^یااااااامن که گفتم نمیخوااااااد
چی شده دیدم حال بچه ها خیلی خرابه گفتم اوکی رفتم از نامجون پرسیدم برام گفت چی شده....
۴.۱k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.