مافیای من
مافیای من
پارت 6
ویو جیمین
وقتی بیدار شدم خاستم برم صبحونه بخورم که یهو دیدم سر ا/ت روی سینمه نتونستم پاشم تا بیدار نشه چه کیوت خابیده بود (جیمین جان از خودت کیوت تر پیدا نمیشه)
جیمین: ادمین جان ساکت
(خو چیکار کنم خیلی کیوتی)
جیمین: فیکتو بنویس دهنتو ببند
فیک: عه ادمین جان منو کامل کن بعد بنال
ادمین: چشم
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم سرم رو سینه جیمین بود دیدم جیمین بیداره سریع سرمو از رو سینه جیمین برداشتم پاشدم میخاستم برم که یهو از پشت دستمو گرفت جیمین: ا/ت چندبار بگم نمیتونی راه بری ا/ت:حواسم نبود گشنمههههههههههههههههعهههههههههه (جوری گفت که تهیونگ بیدار شد بچه ها تهیونگ چون مواظب ا/ت و جیمین بود اونجا خابیده بود)
تهیونگ: چته
ا/ت: گشنمه
جیمین: من میرم به خدمتکار بگم غذا بیاره
ویوجیمین
رفتم به خدمتکار گفتم غذامونو اورد تو اتاق
صبحونه خوردیم
جیمین: من میرم بیرون
ا/ت کی مواظب من باشه تو میری
تهیونگ: من هویجم
ا/ت: اره هویجی من از کی انقدر با شماها صمیمی شدم شماها مثلا منو دزدیدین بعد من از قبل خوشحال ترم
جیمین: راحت باش اشکال نداره
تهیونگ: جیمین منو با این تنها نزار
ا/ت: جیمین منو با این تنها نزار
ادمین: خیلیم دلت بخاد پیش بچم بمونی
ا/ت: این باز حرف زد یه بار دیگه داخل این پارت حرف بزنی میام براتا حالا دهنتو ببند فیکتو بنوی
ادمین چشم
جیمین:دو ثانیه میخاستم برم بیرون
باشه نمیرم
تو ذهن ا/ت من بین دوتا جذاب افتادم الاناس که غش کنم
جیمین رفتم پیش ا/ت نشستم
ا/ت: جیمین میخام امتحان کنم ببینم میتونم راه برم میخاستم پاشم که یهو....
پارت 6
ویو جیمین
وقتی بیدار شدم خاستم برم صبحونه بخورم که یهو دیدم سر ا/ت روی سینمه نتونستم پاشم تا بیدار نشه چه کیوت خابیده بود (جیمین جان از خودت کیوت تر پیدا نمیشه)
جیمین: ادمین جان ساکت
(خو چیکار کنم خیلی کیوتی)
جیمین: فیکتو بنویس دهنتو ببند
فیک: عه ادمین جان منو کامل کن بعد بنال
ادمین: چشم
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم سرم رو سینه جیمین بود دیدم جیمین بیداره سریع سرمو از رو سینه جیمین برداشتم پاشدم میخاستم برم که یهو از پشت دستمو گرفت جیمین: ا/ت چندبار بگم نمیتونی راه بری ا/ت:حواسم نبود گشنمههههههههههههههههعهههههههههه (جوری گفت که تهیونگ بیدار شد بچه ها تهیونگ چون مواظب ا/ت و جیمین بود اونجا خابیده بود)
تهیونگ: چته
ا/ت: گشنمه
جیمین: من میرم به خدمتکار بگم غذا بیاره
ویوجیمین
رفتم به خدمتکار گفتم غذامونو اورد تو اتاق
صبحونه خوردیم
جیمین: من میرم بیرون
ا/ت کی مواظب من باشه تو میری
تهیونگ: من هویجم
ا/ت: اره هویجی من از کی انقدر با شماها صمیمی شدم شماها مثلا منو دزدیدین بعد من از قبل خوشحال ترم
جیمین: راحت باش اشکال نداره
تهیونگ: جیمین منو با این تنها نزار
ا/ت: جیمین منو با این تنها نزار
ادمین: خیلیم دلت بخاد پیش بچم بمونی
ا/ت: این باز حرف زد یه بار دیگه داخل این پارت حرف بزنی میام براتا حالا دهنتو ببند فیکتو بنوی
ادمین چشم
جیمین:دو ثانیه میخاستم برم بیرون
باشه نمیرم
تو ذهن ا/ت من بین دوتا جذاب افتادم الاناس که غش کنم
جیمین رفتم پیش ا/ت نشستم
ا/ت: جیمین میخام امتحان کنم ببینم میتونم راه برم میخاستم پاشم که یهو....
۱۲.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.