بسم رب الشهدا

┈┈🌺🌿••✾•بسم رب الشهدا•✾••🌿🌺┈┈•


دوران کودکی اگر از جایی حرف زشت یاد میگرفت و در خانه تکرار می کرد به او می گفتم: دهانت کثیف شده برو آن را بشور ، چون بچه بود باور می کرد و دهانش را می شست.
یک بار حرف زشتی را دوبارتکرار کرد. سری اول شست و برگشت سری دوم آن فحش را مجدد گفت ، تشر زدم که دهانش را خوب نشسته است. این بار رفت و با مایع و صابون دهانش را کف آلود کرد و شست و پیش من آمد و گفت که حالا دهانم تمیز شده.
.
.
.
مراسم هیئت که تمام شد،
به سمت حیاط امامزاده رفتیم.
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تاکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت وقتی شهید شدم ، مرا آنجا دفن کنید.
من که باورم نمیشد ، حرفش را جدی نگرفتم.
نمیدانستم که آن لحظه ، شنونده وصیت پسرم هستم و روزی شاهد دفن او در آن حیاط میشوم.

#شهید_مدافع_حرم محمدرضا دهقان
#شهید#شهدا#شهید_گمنام#شهدا_شرمنده_ایم#شهدای_گمنام#حضرت_زهرا#شهدائنا_فی_قلوبنا#شهادت_آرزومه#شهدای_هسته_ای#مدافعان_حرم#جهاد#شهادت#معنویت#اهل_بیت#راهیان_نور##قدس#سوریه#کربلا#نجف#دمشق#عملیات#جبهه#جنگ
دیدگاه ها (۴)

┈┈🌺🌿••✾•بسم رب الشهدا•✾••🌿🌺┈┈•مادرَست دیگر.... گاهی دلش خیلی...

#غیبت*دو ساعت پشت سر مردم حرف میزنیم تهش میگیم : خدایا خودت ...

┈┈🌺🌿••✾•بسم رب الشهدا•✾••🌿🌺┈┈•▫نا امید نشیمبنظر بنده یه شهید...

🌺🌿••✾•بسم رب الشهدا•✾••🌿«واسه چى مى‌رى #جبهه؟»گفت: «ما براى ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط