ماسک مشکی نقاب صورتش شد با قدم های محتاط پلهها را یکی یکی پشت ...

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙
𝑃𝐴𝑅𝑇: 108
____

ماسک مشکی نقاب صورتش شد.... با قدم های محتاط پله‌ها را یکی یکی پشت سر گذراند..... افراد زیادی در سالن اصلی بودن...
رسیدن به در بزرگ طلایی بین این همه هیاهو سخت بود....
از بین جمعیت عبور کرد....از چاهارچوب در عبور کرد همزمان با او تهیونگ با چهره بی احساس و افرادی غول‌پیکر از چهارچوب در عبور کرد...
متوجه حضور ا/ت نشد...
ا/ت نیم نگاهی به تهیونگ انداخت...
بی سرو صدا سرشو برگرداند و بهش خیره شد... چیزی از نظرش اشتباه بود... جونگکوک هیچوقت در رابطه با مکان فعلی با تهیونگ حرفی نزده بود ... صتف شد و سرعتشو زیاد کرد...
تهیونگ با بوی ادکلن Calvin Klein سرشو به عقب برگردوند.... اطراف در مردمک چشمش نمایان شد و سپس روی دخترک درحال قدم برداشتن قفل شد....
ا/ت با شنیدن صدایی اشنا قلبش ایستاد... لحظاتی مکث کرد...

تهیونگ: وایسا!!

دخترک شروع یه دویدن کرد...

به محظ اینکه از محدوده عمارت خارج شد... وارد اولین کوچه شد که ناگهان با نیروی قوی به سمت راست کشیده شد....

بازوان عضلانی و برجسته دور کمرو شانه هاش حلقه شده بودن... پشت پله های یک خونه مخفی بودن... صدای نفس های شدید و عصبی فردی به گوشش می‌نشست
سینه های سفت پشت سرش با قدرت دم-بازدم به پشتش برخورد میکرد با حرکات هدایت میشد روی ذانو هاش خم شد و نفس نفس میزد...
دستی روی دهنش نشست و محکم فشار داد...
سینه های دخترک از نفس های هراسون بالا و پایین میشدند...


تهیونگ به انتهای کوچه رسید...با نفس نفس به کوچه ها نگاه کرد و با فحش زیر لب وارد خیابون اصلی شد و به سمتی اشتباه دوید...
مردان سیاه پوش پشت سر تهیونگ حرکت میکردند...

دخترک حواسش و به دستانی که اسیرش کرده بودن داد...
نرمی لبای پسر رو روی گوش و پایین فکش احساس کرد...

کوک: فکر میکنی کجا میری؟
Mrs.Jeon

"پوزخندی زد و لباش روی پوست رنگ پریده دختر کشیده شد "

کوک: اوممم می‌خوای فرار کنی؟


عرق سردی از کمرش در زیر لباس چکید...
قدرت تکلم و حرکت و از دست داده بود...

صدای خنده های اروم مرد پشت سرش توی گوشش پیچید و لرزی بر ستون فقراتش انداخت...

کوک: یادم نمیاد بهت اجازه داده باشم از تخت پایین بیای!

"صداش تغییر کرده بود... از اعصبانیت غلیظ و خشن شده بود"


ـــــــــــــــــــــــــــــ

حقیقت و بگید...
کیا دلشون برام تنگ شده بود؟
اجازه میدید با ادامه و ی تغیر اساسی برگردم ؟؟:)
البته اگر کسی همچز باقی مونده باشه...
نظرتون راجب فعالیت داخل تلگرام چیه؟!
دیدگاه ها (۲۴)

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 107____با صدای شلیک گلوله پرندگان به سمت...

𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙𝑃𝐴𝑅𝑇: 105____-ویو تهیونگ--خواب-هایون بی هوش رو...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط