فیکمیدونم مافیایی

فیک‌:‌میدونم مافیایی
پارت ۶
ویو جیمین
رفتم دنبال ات خیلی استرس داشتم
گه آرایشگر گفت آماده‌ای ات
اتم گفت آره رفتم نگاش کردم خیلی خوشگل شده بود مثل فرشته ها بود بیشتر از قبل عاشقش شدم
جیمین: آماده ای بریم
ات: ا.ره
دست ات رو گرفتم رفیتیم به به سالن
همه برامون دست زدن
بعد قاضی یه (چیز های تصور کنید)
قاضی: آیا قبول میکنید که زن آقای پارک جیمین شید
ات:....ب.له
قاضی آیا قبول میکنید کیم ات زنتون بشن
جیمین: بله بله بله
ویو ات
گریم گرفته بود اما جلوی گریم گرفتم
همه دست زدن بعد گفتن همو ببوسیم
که جیمین اومدم نزدیکم لبمو بوسید
بعد جدا شد
رفتیم رقصیدیم که مراسم تموم شد
داشتیم خدا حافظی میکردیم
که به سوآ رسیدیم‌
ات :سوآ قشگلم( گریه)
سوآ :آبجی (گریه)
همو بغل کردیم
سوآ :منو یادت نره آبجی
ات: این چه حرفه من خودمو یادم‌میره حما ترو نه
بعد خدا حافظی کردیم رفتیم به خونه جیمین
تو ماشین هیچ حرفی نزدیم
که رسیدیم پیاده شدیم
جیمین :بیا
دسشو روم دراز کرد من دسشو گرفتم
رفتیم تو خونه خیلی بزرگ‌
بود
بابا ج :اومدین
جیمین: بله پدر
بابا ج: باشه برید اتاقتون
جیمین :باشه
دسمو‌گرفت رفتیم اتاقمون‌
که جیمین میخواست نزدیکم‌شه که من‌گفتم
استایل آخری لباس دامادی جیمینه

پارت بعد ‌
شرط ۱۵ لایک
با لایک کامنت خشحالم کن بیب🥺💜
دیدگاه ها (۸)

فیک :میدونم مافیایی پارت ۷ ات میدونی که من به زور باهات ازدو...

فیک میدونم مافیایی پارت ۷بعد جیمین باباش داشتن میرفتن سر کار...

فیک میدونم مافیایی پارت ۵جیمین؛.. مثل پرنسس ها شدیات:...جیمی...

تسلیت به کسانی که بایسش جونگکوکه😂با لایک کامنت خشحالم کن بیب...

پارت۱۰جیمین: منم فقط به سوا گفتم اما جوابی نداد و رفت(تلفن ج...

نام فیک: عشق مخفیPart: 43ویو جیمین*من رفتم ارایشگاه و...خلاص...

خون آشام من My vampire 🦇 part17ویو ات داشتیم دو تایی اتاق رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط