مافیای من p7
مافیای من p7
سولی:بابا سر دوستم داد نزن( گریه شدید)
سولی منو محکم تر بغل کرد بلندش کردم هنوز سرش رو شونم بود
+باشه بابات که سر من داد نزد شوخی بود(لبخند )
سولی:پس چرا بت گفت هرزه
+سولی اشتباه شنیدی بعد این کلمهی زشتیه دیگه نگو باشه عشقم؟ (لبخند )
سولی:باش
پ. س :سولی از بغلش بیا پایین
سولی:می خوام بغلش باشم بهم آرامش میده
+هرچه قد دوست داری بغلم باش (لبخند )
که گوشیم زنگ خورد جولیا بود وای نه دیرم شده
+الو
@کجایی
+یکم دیر میام اتفاقی افتاده
@باشه ولی زود بیا
+باش(لبخند )
قطع کردم
+ببخشید ولی سو تفاهم شده و وانستید اذیت میشید بشینید (لبخند )
نشستیم روی نیمکتای بیمارستان که جونگکوکم اومد نشست ولی ازمون دور بود
پ. س:توضیح بده
+چشم، من درک میکنم که ناراحت و نگران سولی شدید ولی این رفتار درست نبود سولی پاش آسیب دیده بود امد بغلم منم سرگرمش کردم ولی وقتی پرسیدم مامانش کجاست گریه کرد منم براش عروسک خریدم که گریه نکنه و موفقم شدم بعد اومدم جلوی بیمارستان که شما مارو ببینید درکتون میکنم که نگران
داشتم حرف میزدم که دکتر لی اومد( لبخند)
دکتر لی:دکتر کیم سلام خوبید؟ مگه شما نرفتید بیرون.؟
+آه چرا ولی یکم کار دارم بعد میرم (لبخند )
دکتر لی:آه باشه ولی مدیر خیلی از شما تشکر کرد که بیمار نونا رو عمل کردید
+کاری نکردم مدیر که خبر نداره میرم بیرون؟ (لبخند )
دکتر لی:نه
+باش ممنونم(لبخند )
دکتر لی:خواهش دکتر کیم من دیگه میرم خدافظ
+خدافظ( لبخند)
دکتر لی رفت
+ببخشید وسط صحبتمون بود من درک میکنم بخاطر نگرانیتون بود ولی بهتره اول سوال کنید و منم به سولی گفتم که نزدیک غریبه نشه( لبخند)
م. س: ببخشید بابت رفتار همسرم ویه سوال می تونم بپرسم
+حتما بفرمایید؟ ( لبخند)
م. س:شما دکترید؟
+بله ( لبخند)
م. س:میتونم اسمتون رو بپرسم؟
+حتما کیم ا. ت هستم از بیمارستان سولی پایک( لبخند)
م. س :واقعا شما همون بهترین دکتر کره هستید؟
+بله( لبخند)
م. س:وای خیلی خوشحالم شمارو دیدم
+ همچنین( لبخند )
پ. س:واقعا ببخشید دکتر کیم
+این چه حرفیه هرکی باشه برای بچش اینطوری میکنه؟( لبخند)
یعنی حال میکنید 4 پارت مافیای منو گذاشتم
سولی:بابا سر دوستم داد نزن( گریه شدید)
سولی منو محکم تر بغل کرد بلندش کردم هنوز سرش رو شونم بود
+باشه بابات که سر من داد نزد شوخی بود(لبخند )
سولی:پس چرا بت گفت هرزه
+سولی اشتباه شنیدی بعد این کلمهی زشتیه دیگه نگو باشه عشقم؟ (لبخند )
سولی:باش
پ. س :سولی از بغلش بیا پایین
سولی:می خوام بغلش باشم بهم آرامش میده
+هرچه قد دوست داری بغلم باش (لبخند )
که گوشیم زنگ خورد جولیا بود وای نه دیرم شده
+الو
@کجایی
+یکم دیر میام اتفاقی افتاده
@باشه ولی زود بیا
+باش(لبخند )
قطع کردم
+ببخشید ولی سو تفاهم شده و وانستید اذیت میشید بشینید (لبخند )
نشستیم روی نیمکتای بیمارستان که جونگکوکم اومد نشست ولی ازمون دور بود
پ. س:توضیح بده
+چشم، من درک میکنم که ناراحت و نگران سولی شدید ولی این رفتار درست نبود سولی پاش آسیب دیده بود امد بغلم منم سرگرمش کردم ولی وقتی پرسیدم مامانش کجاست گریه کرد منم براش عروسک خریدم که گریه نکنه و موفقم شدم بعد اومدم جلوی بیمارستان که شما مارو ببینید درکتون میکنم که نگران
داشتم حرف میزدم که دکتر لی اومد( لبخند)
دکتر لی:دکتر کیم سلام خوبید؟ مگه شما نرفتید بیرون.؟
+آه چرا ولی یکم کار دارم بعد میرم (لبخند )
دکتر لی:آه باشه ولی مدیر خیلی از شما تشکر کرد که بیمار نونا رو عمل کردید
+کاری نکردم مدیر که خبر نداره میرم بیرون؟ (لبخند )
دکتر لی:نه
+باش ممنونم(لبخند )
دکتر لی:خواهش دکتر کیم من دیگه میرم خدافظ
+خدافظ( لبخند)
دکتر لی رفت
+ببخشید وسط صحبتمون بود من درک میکنم بخاطر نگرانیتون بود ولی بهتره اول سوال کنید و منم به سولی گفتم که نزدیک غریبه نشه( لبخند)
م. س: ببخشید بابت رفتار همسرم ویه سوال می تونم بپرسم
+حتما بفرمایید؟ ( لبخند)
م. س:شما دکترید؟
+بله ( لبخند)
م. س:میتونم اسمتون رو بپرسم؟
+حتما کیم ا. ت هستم از بیمارستان سولی پایک( لبخند)
م. س :واقعا شما همون بهترین دکتر کره هستید؟
+بله( لبخند)
م. س:وای خیلی خوشحالم شمارو دیدم
+ همچنین( لبخند )
پ. س:واقعا ببخشید دکتر کیم
+این چه حرفیه هرکی باشه برای بچش اینطوری میکنه؟( لبخند)
یعنی حال میکنید 4 پارت مافیای منو گذاشتم
۴.۹k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.