Part25
Part25
+ نمیخواستم اون حرفارو بهت بزنم یعنی از ته دلم نگفتم
نگام کرد که توجه نکردم
+ اونطوری نگام نکن فردا خودت میفهمی وضعم چقدر وخیمه
× برام مهم نیست همین که الان کنارتم برام بسه
+ الان پیشمی ولی فردا باید کنار سنگ قبرم بشینی . کووک بخاطر خودت میگم چون… چونکه من… عوووف (عصبی به زبون اوردمش )دوست دارم و..میخوام زندگی طولانی ای کنار کسی که دوسش خواهی داشت داشته باشی کنارش پیر شی و زندگی کنی کوک ( نگاش کردم ، چشمام پر از اشک بود )
× کسی که عاشقشم الان کنارمه بقیش برام مهم نیست
+ خیلی خب دیگه من از همینجا یه تاکسی میگیرم و میرم خونه
× باشه مراقب خودت باش
× تو هم همینطور
سوار شدم و رفتم .
+ من اومدمممممممممم
~ا/تتتتت تووووو کجاااااااا غیبتتتتتتتت زددددددددددد?
+اروم بابا
- اروم و کوفت کلی صدات کردم نشنیدی کجا رفتی یهو ?
+ دکتر
دهنشون باز موند انگار یه لحظه لرزیدن .
اس آر : دکتر ? چرا?
+اوووم .. واقعا این اواخر از گفتنش خسته شدم
~خب حالا دکتر چیگفت ?
+ فردا میاد اینجا و جوابو میگه منم نمیدونم
- خیلی خب برو بالا استراحت کن ما جریانو به دخترا میگیم
باشه ای گفتمو رفتم تو اتاقم .
کیفمو اویزون کردمو خودمو انداختم رو تخت
+ هعییی… (از خستگی )
یکم بعد خوابم برد
…………………………
رزیتا : ا/ت ..ا/ت پاشوو لیسو شام درست کرده
+ها? اخخ باشه یکم دیگه بخوابم میام
رزیتا : بیایاا
+اوهوم .. باشه (باحالت خوابالو )
~ای بابا پس این دختره چرا نمیاد ??
رزیتا : بهتر نیست بزاریم بخوابه ?
میرا : اره اون الان هم جسمی و هم روحی خستست بزارین بخوابه .
-براش غذاشو کنار بزار اگه شب بیدار شد و گرسنش شد بخوره
~باشه
اس آر : خب ا/ت که بیدار نشد باهاش حرف بزنیم بریم بخوابیم
همه تایید کردن
((ا/ت))
میدونستم اگه برم پایین با ترحم نگاهم میکنن و کلی سوال میپرسن برای همین خودمو زدم به خواب که یکم بعد واقعا خوابم برد .
با صدای زنگ بیدار شدم… باید میرفتیم کمپانی
+دختراااااااا?
کتی: بیدار شدی خوش خوااااااااااااب ??
+(لبخند زدم ) صبح بخیرر
میرا: صبح بخیر مکنه خانم
رزیتا : این بود میام میامت نه?? دیشب گرسنه خوابیدی
+عوضش الان تلافی میکنممممم
و شروع کردم به صبحونه خوردن
اس ار : یااااا بسهههه چاق میشیییییی
+(با دهن پر جواب دادم ) اوووم . مننن… گشنمه خببببب
~بخور خواهرم بخور ، برات تخم مرغ بزنم ?
اس ار : هااااااا? عمرا بزارممممم بخورهههه بخاطر همین هیکل رو فرمشه که انقدر زود دبیو میکنه عمرا بزارم چاقش کنی
بلند شدم و بغلشون کردم
+ خب بریم ?
- دکتر کی میاد ?
+نمیدونم به احتمال زیاد غروب میاد
~خب دیگه بریم
یه طرف کمپانی حرکت کردیم…
#loveme°•
+ نمیخواستم اون حرفارو بهت بزنم یعنی از ته دلم نگفتم
نگام کرد که توجه نکردم
+ اونطوری نگام نکن فردا خودت میفهمی وضعم چقدر وخیمه
× برام مهم نیست همین که الان کنارتم برام بسه
+ الان پیشمی ولی فردا باید کنار سنگ قبرم بشینی . کووک بخاطر خودت میگم چون… چونکه من… عوووف (عصبی به زبون اوردمش )دوست دارم و..میخوام زندگی طولانی ای کنار کسی که دوسش خواهی داشت داشته باشی کنارش پیر شی و زندگی کنی کوک ( نگاش کردم ، چشمام پر از اشک بود )
× کسی که عاشقشم الان کنارمه بقیش برام مهم نیست
+ خیلی خب دیگه من از همینجا یه تاکسی میگیرم و میرم خونه
× باشه مراقب خودت باش
× تو هم همینطور
سوار شدم و رفتم .
+ من اومدمممممممممم
~ا/تتتتت تووووو کجاااااااا غیبتتتتتتتت زددددددددددد?
+اروم بابا
- اروم و کوفت کلی صدات کردم نشنیدی کجا رفتی یهو ?
+ دکتر
دهنشون باز موند انگار یه لحظه لرزیدن .
اس آر : دکتر ? چرا?
+اوووم .. واقعا این اواخر از گفتنش خسته شدم
~خب حالا دکتر چیگفت ?
+ فردا میاد اینجا و جوابو میگه منم نمیدونم
- خیلی خب برو بالا استراحت کن ما جریانو به دخترا میگیم
باشه ای گفتمو رفتم تو اتاقم .
کیفمو اویزون کردمو خودمو انداختم رو تخت
+ هعییی… (از خستگی )
یکم بعد خوابم برد
…………………………
رزیتا : ا/ت ..ا/ت پاشوو لیسو شام درست کرده
+ها? اخخ باشه یکم دیگه بخوابم میام
رزیتا : بیایاا
+اوهوم .. باشه (باحالت خوابالو )
~ای بابا پس این دختره چرا نمیاد ??
رزیتا : بهتر نیست بزاریم بخوابه ?
میرا : اره اون الان هم جسمی و هم روحی خستست بزارین بخوابه .
-براش غذاشو کنار بزار اگه شب بیدار شد و گرسنش شد بخوره
~باشه
اس آر : خب ا/ت که بیدار نشد باهاش حرف بزنیم بریم بخوابیم
همه تایید کردن
((ا/ت))
میدونستم اگه برم پایین با ترحم نگاهم میکنن و کلی سوال میپرسن برای همین خودمو زدم به خواب که یکم بعد واقعا خوابم برد .
با صدای زنگ بیدار شدم… باید میرفتیم کمپانی
+دختراااااااا?
کتی: بیدار شدی خوش خوااااااااااااب ??
+(لبخند زدم ) صبح بخیرر
میرا: صبح بخیر مکنه خانم
رزیتا : این بود میام میامت نه?? دیشب گرسنه خوابیدی
+عوضش الان تلافی میکنممممم
و شروع کردم به صبحونه خوردن
اس ار : یااااا بسهههه چاق میشیییییی
+(با دهن پر جواب دادم ) اوووم . مننن… گشنمه خببببب
~بخور خواهرم بخور ، برات تخم مرغ بزنم ?
اس ار : هااااااا? عمرا بزارممممم بخورهههه بخاطر همین هیکل رو فرمشه که انقدر زود دبیو میکنه عمرا بزارم چاقش کنی
بلند شدم و بغلشون کردم
+ خب بریم ?
- دکتر کی میاد ?
+نمیدونم به احتمال زیاد غروب میاد
~خب دیگه بریم
یه طرف کمپانی حرکت کردیم…
#loveme°•
۹.۴k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.