🍷پارت116🍷
🍷پارت116🍷
"میسو"
_اونوقت هیولایی میشم که ازش متنفر شی
کلمه اخرو که گفت لباشو چسبوند به لبم چشمامو بستمو همراهیش کردم صدای بوسمون سکوت خونرو شکسته بود
لباش مثل قبل برام چندش نبود برام دردناک نبود حتی اگه همین الان لبمو پاره میکرد راضی بودم
کی اینجا رسیدیم؟
گازای کوچیک از لبم میگرفت منم لب پایینشو میک میزدم با دست داغش گردنمو گرفت و زبونشو وارد دهنم کرد مثل اتیش بود ، دستامو بالا اوردم و انگشتامو لای موهای نرمش کردم
انگار هردومون تشنه بودیم
سرشو عقب برد که نفس بلند کشیدم چشماش خمار بود البته منم دست کمی نداشتم ، منو چرخوند انداخت رو کاناپه روم خیمه زد چند لحظه به چشمای هم خیره شدیم لبشو اینبار محکم تر گذاشت رو لبم گازاش محکم تر شده بود دردم گرفته بود
اما این دردو دوست دارم
احمقانست اما عاشقشم
قلبم از هیجان محکم میکوبید به سینم همونطوری موهاشو نوازش میکردم
نرمی لبش و نرمی موهاش دیوونم میکرد
دستشو برد سمت لباسم که دستشو گرفتم
خودشو جدا کرد و خیره شد بهم
+الا...ن..ن..ه.. نه
تو چشماش التماس بود ، اینجوری نگام نکن
_چرا
لحنش قلبمو به درد اورد
+امادگیشو ندارم فعلا
التماس تو چشماش بیشتر شد
+لطفا کوک
سرشو انداخت پایین بعد چند لحظه سرشو بلند کرد یه بوسه عمیق رو لبم زد و بلند شد میدونم ناراحت شده
من بردمش تا اقیانوس و تشنه برگردوندمش
اما خوب
هم امادگی نداشتم هم اینکه باید ادب شه
نمیخوام واسش اسون باشم
با سری خم رفت تو اتاقش
سریع نشستم و دستمو گذاشتم رو لبم
الان چی شد؟
من و کوک؟
واقعا؟
یعنی کوک...
نفس کشیدن واسم سخت بود پریدم تو آشپزخونه و یه لیوان اب خوردم
اب داغ بود یا من داغ بودم نمیدونم
چند تا نفس عمیق کشیدم
اره خوب همیشه که گفتن عاشقتم یا دوست دارم لازم نیست مهم تر از همه عمل کردنه
عمل کردن؟
میسو تو الان جدی؟
احمق خودت...
باورم نمیشه واقعا متاسفم کوک تو باید واسه اون حرفت تنبیه شی خیلی به یه دختر توهین میشه که بهش بگی اگه لختم جلوم باشی بازم جذبت نمیشم
خوبه جلوش لختم نشدم اونوقت...
بلند زدم زیر خنده
دیگه جلوت لخت شم چیکار میکنی
خندم شدت گرفته بود واقعا دیوونه شدم انقدر آدرنالینم زده بود بالا داشتم میخندیدم
با دستام جلو دهنمو گرفتم
اروم باش دختر اروووم
اما با یاداوری قیافه ملتمس کوک بازم خندم میگرفت
اوه محض رضای خدا بس کن
خوب دست من نیست که بی جنبم
به ساعت نگاه کردم
چهار بعد از ظهرو نشون میداد
چه روز داغیه واقعا....
اینم از این پارت میدوونم بد موقع گذاشتم ولی نتونستم نزاارم😐😂💗💗💖💖😚😚😚💖
"میسو"
_اونوقت هیولایی میشم که ازش متنفر شی
کلمه اخرو که گفت لباشو چسبوند به لبم چشمامو بستمو همراهیش کردم صدای بوسمون سکوت خونرو شکسته بود
لباش مثل قبل برام چندش نبود برام دردناک نبود حتی اگه همین الان لبمو پاره میکرد راضی بودم
کی اینجا رسیدیم؟
گازای کوچیک از لبم میگرفت منم لب پایینشو میک میزدم با دست داغش گردنمو گرفت و زبونشو وارد دهنم کرد مثل اتیش بود ، دستامو بالا اوردم و انگشتامو لای موهای نرمش کردم
انگار هردومون تشنه بودیم
سرشو عقب برد که نفس بلند کشیدم چشماش خمار بود البته منم دست کمی نداشتم ، منو چرخوند انداخت رو کاناپه روم خیمه زد چند لحظه به چشمای هم خیره شدیم لبشو اینبار محکم تر گذاشت رو لبم گازاش محکم تر شده بود دردم گرفته بود
اما این دردو دوست دارم
احمقانست اما عاشقشم
قلبم از هیجان محکم میکوبید به سینم همونطوری موهاشو نوازش میکردم
نرمی لبش و نرمی موهاش دیوونم میکرد
دستشو برد سمت لباسم که دستشو گرفتم
خودشو جدا کرد و خیره شد بهم
+الا...ن..ن..ه.. نه
تو چشماش التماس بود ، اینجوری نگام نکن
_چرا
لحنش قلبمو به درد اورد
+امادگیشو ندارم فعلا
التماس تو چشماش بیشتر شد
+لطفا کوک
سرشو انداخت پایین بعد چند لحظه سرشو بلند کرد یه بوسه عمیق رو لبم زد و بلند شد میدونم ناراحت شده
من بردمش تا اقیانوس و تشنه برگردوندمش
اما خوب
هم امادگی نداشتم هم اینکه باید ادب شه
نمیخوام واسش اسون باشم
با سری خم رفت تو اتاقش
سریع نشستم و دستمو گذاشتم رو لبم
الان چی شد؟
من و کوک؟
واقعا؟
یعنی کوک...
نفس کشیدن واسم سخت بود پریدم تو آشپزخونه و یه لیوان اب خوردم
اب داغ بود یا من داغ بودم نمیدونم
چند تا نفس عمیق کشیدم
اره خوب همیشه که گفتن عاشقتم یا دوست دارم لازم نیست مهم تر از همه عمل کردنه
عمل کردن؟
میسو تو الان جدی؟
احمق خودت...
باورم نمیشه واقعا متاسفم کوک تو باید واسه اون حرفت تنبیه شی خیلی به یه دختر توهین میشه که بهش بگی اگه لختم جلوم باشی بازم جذبت نمیشم
خوبه جلوش لختم نشدم اونوقت...
بلند زدم زیر خنده
دیگه جلوت لخت شم چیکار میکنی
خندم شدت گرفته بود واقعا دیوونه شدم انقدر آدرنالینم زده بود بالا داشتم میخندیدم
با دستام جلو دهنمو گرفتم
اروم باش دختر اروووم
اما با یاداوری قیافه ملتمس کوک بازم خندم میگرفت
اوه محض رضای خدا بس کن
خوب دست من نیست که بی جنبم
به ساعت نگاه کردم
چهار بعد از ظهرو نشون میداد
چه روز داغیه واقعا....
اینم از این پارت میدوونم بد موقع گذاشتم ولی نتونستم نزاارم😐😂💗💗💖💖😚😚😚💖
۹۰.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.