همه مردم این شهر عذابم ردند

همه‌ے مردم این ‌شهر عذابم ‌ڪردند!
در نبودت همگے خانه خرابم ڪردند!

بعد تو هیچ‌ڪسے حال مرا درک نڪرد
مثل بیگانه در این شهر حسابم ڪردند‌!

پیر و ڪودک همه با طعنه به من خندیدند
با اشاره خل و دیوانه خطابم ڪردند!

شیشه‌ے قلب من از اینهمه آزار شڪست
در تب آتش عشق تو ڪبابم ڪردند!

آنچنان از غم و اندوه دلم پر خون شد
ڪه طبیبان همه یڪ‌باره جوابم ‌ڪردند!

هر ڪجا در پے تو گشتم و در میڪده‌ها
از ‌غم دورے تو مست و خرابم‌ ڪردند!

بعد تو می‌روم از شهر تو با خاطره‌ات
می‌روم چون همه‌ے شهر عذابم ڪردند!

#آنجلا_راد

💫🎋
دیدگاه ها (۲)

صد شهـر دوری از دلم، دیوار لازم نیستیک بـار گفتی می روم، تکر...

‌وقت آن شد ڪه دلم را بِگُذارم برومبا تو او را تک و تنها بگذا...

دل من گمشده در جذبه ي چشمان تو بوددیده ام ماتِ دو چشمانِ غزل...

بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو همبیچاره من! اگر نشناسی مرا تو ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط