شراب سرخ پارت ۱۱۱
شراب سرخ پارت ۱۱۱
#red_wine #red_wine🍷
نمیدانستم چیکار میکنند، نمیدانستم با تن بی جان مردم چه میکنند..داشتند نجاتش میدادند یا عذابش؟
این تهیونگ بود که داشت بین مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکرد...
بدن بی جان او بود که با هر شوکی که واردش میشد دو سه متر بالا میپرید و دوباره روی برانکارد پرت میشد..
برای بار دوم و سوم و چهارم تهیونگ مظلومانه به تخت کوبیده شد..او رفته بود ، او به منی که اینقدر زجه زدم و التماس کردم نادید گرفت و بهم پشت کرد و رفت ... تهیونگ منو توی این دنیای ظالمانه تنها گذاشت..و الان فقط جسمش بود که داشت زیر دستگاه شوک شکنجه میشد، نتوانستم طاقت بیارم..
خودم را توی بغلش قایم کردم گریه کردم جوری گریه کردم تا صدایم به خدا برسد تا شاید رحم کند به قلب شکستهام ...
اینکه کنارم نیستی دیوانهام میکند.
#red_wine #red_wine🍷
نمیدانستم چیکار میکنند، نمیدانستم با تن بی جان مردم چه میکنند..داشتند نجاتش میدادند یا عذابش؟
این تهیونگ بود که داشت بین مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکرد...
بدن بی جان او بود که با هر شوکی که واردش میشد دو سه متر بالا میپرید و دوباره روی برانکارد پرت میشد..
برای بار دوم و سوم و چهارم تهیونگ مظلومانه به تخت کوبیده شد..او رفته بود ، او به منی که اینقدر زجه زدم و التماس کردم نادید گرفت و بهم پشت کرد و رفت ... تهیونگ منو توی این دنیای ظالمانه تنها گذاشت..و الان فقط جسمش بود که داشت زیر دستگاه شوک شکنجه میشد، نتوانستم طاقت بیارم..
خودم را توی بغلش قایم کردم گریه کردم جوری گریه کردم تا صدایم به خدا برسد تا شاید رحم کند به قلب شکستهام ...
اینکه کنارم نیستی دیوانهام میکند.
۱.۷k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.