سناریو 🤍
سناریو 🤍
وقتی با دوستات بدون اجازش میری بیرون*درخواستی
نامجون
با عصبانیت بهت نگاه میکنه
_خب خانم ا/ت...دلیل بدون اجازه رفتنتون ب بیرون چی بود؟
+دوستام گفتن بیا بریم بیرون بگردیم منم ق.بول کردم
_قبول کردی؟
جین
سعی میکنه ب اعصابش مسلط بشه
_دلیلشو بگو*سرد
+آخه کار بدی...
_جواب منو بده*نسبتن بلند
شوگا
_چرا بدون اجازه رفتی بیرون
+ا...
_دلیل قانع کننده داری بگو اگه نداری بهتره چیزی نگی ک برات بد میشه !
جیهوپ
_ا/ت...چرا بدون اجازه و بدون اینکه چیزی بهم بگی رفتی؟
+م.ن فراموش کردم
_این دفعه میبخشمت ولی دفعه ی بعدی اگ این اتفاق دوباره تکرار بشه اتفاق های خوبی نمی افته
جیمین
_میبینم بدون اجازه میری خوش میگذرونی
+چ.یز م.ن...
_هیچی نگو!*نسبتن بلند
تهیونگ
درو خونه رو ک باز کردی ندیدیش فکر کردی نیومده خونه و آروم شدی ک یهو صدایی از اتاقتون میاد
_ا/ت...
+شت فاتحم خوندس*آروم
کوک
_چرا بدون اجازه رفتی
+چیز...
_یک سوال...پسر بود؟
+نه
_یک راند تخفیف از من میگیری
+خاک بر سرم...
وقتی با دوستات بدون اجازش میری بیرون*درخواستی
نامجون
با عصبانیت بهت نگاه میکنه
_خب خانم ا/ت...دلیل بدون اجازه رفتنتون ب بیرون چی بود؟
+دوستام گفتن بیا بریم بیرون بگردیم منم ق.بول کردم
_قبول کردی؟
جین
سعی میکنه ب اعصابش مسلط بشه
_دلیلشو بگو*سرد
+آخه کار بدی...
_جواب منو بده*نسبتن بلند
شوگا
_چرا بدون اجازه رفتی بیرون
+ا...
_دلیل قانع کننده داری بگو اگه نداری بهتره چیزی نگی ک برات بد میشه !
جیهوپ
_ا/ت...چرا بدون اجازه و بدون اینکه چیزی بهم بگی رفتی؟
+م.ن فراموش کردم
_این دفعه میبخشمت ولی دفعه ی بعدی اگ این اتفاق دوباره تکرار بشه اتفاق های خوبی نمی افته
جیمین
_میبینم بدون اجازه میری خوش میگذرونی
+چ.یز م.ن...
_هیچی نگو!*نسبتن بلند
تهیونگ
درو خونه رو ک باز کردی ندیدیش فکر کردی نیومده خونه و آروم شدی ک یهو صدایی از اتاقتون میاد
_ا/ت...
+شت فاتحم خوندس*آروم
کوک
_چرا بدون اجازه رفتی
+چیز...
_یک سوال...پسر بود؟
+نه
_یک راند تخفیف از من میگیری
+خاک بر سرم...
۳۳.۸k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.