اگه اون چیزی که میخوام اونی که میخوام کنارم نباشه
𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪
𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²
𝕡𝕒𝕣𝕥:²⁶
"اگه اون چیزی که میخوام.... اونی که میخوام کنارم نباشه....
واسه چی زندم؟؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
به خودش تو آینه نگاه کرد.
"واقعا نتونستم بدون اون دووم بیارم؟ نتونستم خودمو جمع کنم؟؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
تلخند زد و سرشو پایین انداخت.
"لعنت بهت جئون جونگکوک..
شاید اگه تو اون مهمونی نمیدیدمت.. الان وضعم این نبود.
احتمالا الان انقدر بابتت اذیت نشده بودم.
روزا میگذره و.. یکی دیگه، جامو واست پر میکنه جئون":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
_____
کمه
ولی بهتر از هیچیه
مگه نه؟
𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²
𝕡𝕒𝕣𝕥:²⁶
"اگه اون چیزی که میخوام.... اونی که میخوام کنارم نباشه....
واسه چی زندم؟؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
به خودش تو آینه نگاه کرد.
"واقعا نتونستم بدون اون دووم بیارم؟ نتونستم خودمو جمع کنم؟؟":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
تلخند زد و سرشو پایین انداخت.
"لعنت بهت جئون جونگکوک..
شاید اگه تو اون مهمونی نمیدیدمت.. الان وضعم این نبود.
احتمالا الان انقدر بابتت اذیت نشده بودم.
روزا میگذره و.. یکی دیگه، جامو واست پر میکنه جئون":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒
_____
کمه
ولی بهتر از هیچیه
مگه نه؟
- ۲۶.۰k
- ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط