گربه من
گربه من
ا.ت: بیا اینم حوله
یونگی: مرسی
ا.ت: لباساتو رو پوشیدی بیا برای شام
یونگی: باشه
ویو ا.ت
رفتم رو صندلی نشستم و منتظره یونگی موندم ۱۰ دقیقه شده بود که خبری از یونگی نبود کم کم داشتم نگران میشدم چند بار صداش کردم که جوابمو نداد رفتم بالا ببینم چیزیش نشده باشه در رو باز کردم رفتم تو اتاق دیدم مو های یونگی تو شونه گیر کرده🗿
ا.ت: داری با خودت چی کار میکنی🗿🔪
یونگی: مو هامو خشک میکنم دیگه
ا.ت: آخه پروفسور اینجوری خشک میکنن
یونگی: پس چه جوری خشک میکنن
ا.ت: بزار خودم خشک کنم
ا.ت رفت مو هایی که بین شونه گره خورده بود باز کردم نصف مو هاش ریخته بود😑 سشوار رو از دستش کشیدم
ا.ت: بده من ببینم
یونگی: بیا
رفتم موهاش رو خشک کردم
رفتیم شام مون رو خوردیم .....
ا.ت: بیا اینم حوله
یونگی: مرسی
ا.ت: لباساتو رو پوشیدی بیا برای شام
یونگی: باشه
ویو ا.ت
رفتم رو صندلی نشستم و منتظره یونگی موندم ۱۰ دقیقه شده بود که خبری از یونگی نبود کم کم داشتم نگران میشدم چند بار صداش کردم که جوابمو نداد رفتم بالا ببینم چیزیش نشده باشه در رو باز کردم رفتم تو اتاق دیدم مو های یونگی تو شونه گیر کرده🗿
ا.ت: داری با خودت چی کار میکنی🗿🔪
یونگی: مو هامو خشک میکنم دیگه
ا.ت: آخه پروفسور اینجوری خشک میکنن
یونگی: پس چه جوری خشک میکنن
ا.ت: بزار خودم خشک کنم
ا.ت رفت مو هایی که بین شونه گره خورده بود باز کردم نصف مو هاش ریخته بود😑 سشوار رو از دستش کشیدم
ا.ت: بده من ببینم
یونگی: بیا
رفتم موهاش رو خشک کردم
رفتیم شام مون رو خوردیم .....
۷.۸k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.